توطئه ی دشمن در عادی سازی بی حجابی
بنام خدا
با سلام
یکی از روشهای دشمن ، عادی سازی هر گناه و معصیت و عمل اشتباه و خطایی بین مردم هست ، مثلا برای مد کردن لباسهای نامتعارف که هر زن و دختری در فضای جامعه ی ایران یا جرأت نمیکند بپوشد یا حیاء میکند به تن کند ، از لیدی بوی ها یا همان مردان زن نما استفاده میکنند که هم جرأت کافی دارند هم حیاء زنانه ندارند چون مرد هستند ، هدفشان این بود که آنها را در سطح جامعه عادی سازی کنند تا چشم مردم به آن عادت کند بعد زنان و دختران از آن پیروی کرده و بپوشند و تولیدی ها هم ببینند که آن مدل لباس ، مشتری و متقاضی دارد اقدام به تولید انبوه آن کنند و اینگونه با دسیسه ، لباسهای نابهنجار و رفتارهای ضد فرهنگ و اصالت و دیانت در جامعه رواج پیدا کند .
آن دسته از بی حجابان با گرایشات سیاسی ، توسط بوقهای دشمن اینطور توجیه شده اند که بی حجابی ، ابزار مبارزه با رژیم هست و تصور میکنند با بی حجابی میتوانند نظام اسلامی را تضعیف یا براندازی کنند ، البته پر بیراه هم نیست و جامعه وقتی در معرض فساد و فحشاء قرار بگیرد بالاخره آسیب می بیند ، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی ،هم گفته بود برای ساقط کردن رژیم ایران ، فیلمهای آمریکایی به مردم نشان دهید! (چون کم کم خلق و خوی آمریکایی میگیرند و نسبت به آنها احساس همزاد پنداری کرده و از آنان تقلید و تبعیت میکنند) که ماهواره ها دارند این ترفند استعماری را انجام میدهند و صادر کننده ی فرهنگ غربی هستند چه فیلم آمریکایی نشان دهند و چه فیلمهای ترکیه ای و کره ای و آمریکای لاتین و کشورهای عربی که کاملا فرهنگ غربی در آنها رسوخ کرده و نهادینه شده است
اما این زنان ساده لوح بی حجاب که فکر میکنند با بی حجابی میتوانند نظام اسلامی ایران را تضعیف کنند و در دراز مدت رژیم را عوض کنند ، زهی خیال باطل چون این نظام از حمایت مردمی برخوردار هست و همان مردم نمیگذارند و اجازه نمیدهند که بی حجابی در ایران اسلامی ، رواج پیدا کند ، مردمی که به اسلام و فرامین آن آگاهی و ایمان دارند هم توطئه های دشمن را می شناسند هم قدر خون شهداء را می دانند خون جوانانی که برای رنگ و بوی اسلامی گرفتن این کشور و از بین رفتن فرهنگ فاسد و منحط غربی ،جان خود را فدا کردند .
اینها به خیال خودشان اگر از فرهنگ غربی بی حجابی و دیسکو دانسینگ و بوی فرند و گرل فرند و مشروب و ماری جوآنا تبعیت کنند یحتمل پله های ترقی را صد تا یکی طی میکند و در وفور نعمت قرار میگیرند ، غافل از اینکه در زمان شاه هم این بی حجابی بود و فرهنگ غربی هم حاکم بود پس چرا ترقی و وفور نعمتی نداشتیم که مردم را وادار کرد انقلاب کنند و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی ، محقق شد و ایران تبدیل شد به یک کشور مستقل بدون وابستگی به امریکا و انگلیس و اروپا و هم مردم به آزادی های مشروع رسیدند که در کوچه و خیابان بدون ترس از ساواک ، حرف دلشان را می زنند حتی با دری وری و توهین و تحقیر به مسوولین! و سلبریتی ها هم درباره هر چی اظهار نظر میکنند اما در زمان شاه حتی به نقش بازی کردن بازیگر ایراد میگرفتند چه برسد به اظهار نظر در امور کشور . کلیپ بهروز وثوقی موجود هست که میگوید بخاطر بازی در فیلم گوزنها ، ساواک او را مورد بازخواست قرار داده بود ،
بعد از انقلاب مردمی سال 57 سعی و تلاش شد که اسلام را پیاده کنند اما از سوی دشمن خارجی و ایادی داخلی آن ، سنگ های بزرگی در مسیر آن انداخته شد که یک نمونه ش عدم توفیق در بانکداری اسلامی هست که بانکها تبدیل به بنگاه داری شده که هزاران واحد مسکونی و تجاری و تولیدی و زمین کشاورزی در اختیار دارند که با مصادره ملک و زمین و واحد تولیدی مردم که نتوانستند اقساط وام و سود بانکی زیاد آن را پس دهند و با سودهای 50 درصد که روی وامها میکشند به آن اموال بادآورده رسیدند که من 15 میلیون وام گرفتم اما حدود 24 میلیون پس دادم یعنی 9 میلیون فقط سود بانکی از من گرفتند چیزی بیشتر از نصف مبلغ وام ! و بجای خدمت به مردم به رئیس بانک و کارمندان بانک ،خدمات ویژه با وامهای کلان ارائه شد اما از مردم عادی برای یک وام کوچک ،سه چهار تا ضامن میخواهند که حتما هم کارمند رسمی باشد نه قراردادی . در مملکت ما تا دلتان بخواهد قانون وضع شده و میشود اما ضمانت اجرایی ندارد و هر کی دلبخواه خودش رفتار میکند .با سوء استفاده از سیستم بوروکراسی پر از ایراد که در نظام اداری ما حاکم هست هر اداره برای خود مستقل و خود مختار عمل میکند مضافا به روال کُند و لاک پشتی که به آن عادت دارند ، یک دستور اداری از سوی وزیر و رئیس جمهور را ماهها و سالها به تعویق میندازند یا اصلا عمل نمیکنند و هیچ جزا و سزایی هم برای کسانی که به تعویق انداختند و عمل نکردند اعمال نمیشود تا دولت قبلی و رئیس جمهور آن عوض شود و دولت جدید روی کار بیاید که آن هم خدا نکند مخالف دولت قبلی باشد که رشته های دولت قبلی را پنبه کند و روز از نو روزی از نو و دوباره یک پروسه طولانی دیگر میگذرد تا با آن نظام کهنه ی بوروکراسی اداری لاک پشتی بتوان یک قانون جدید را بلکه اجرایی کرد و یک پروژه ی ناتمام از دولت قبلی را به اتمام رساند مثل داستان مسکن مهر زمان احمدی نژاد که در زمان روحانی بکلی تعطیل شد و بعد از هشت ده سال خاک خوردن بلاخره در دولت فعلی سروسامانی بگیرد ، این نظام اداری باید متحول شود و کارمندان زیر کار در رو و بی مسوولیت باید تغییر کنند و از پستهایی که در آن هستند عزل شوند و عده ای متعهد و با وجدان کاری جایگزین شوند که در اول انقلاب این اتفاق افتاد و همه ی کارمندان طاغوتی را پاکسازی کردند و به جای آن افراد متعهد انقلابی را جایگزین کردند و رفتارهای غیر شرعی مثل مصافحه کردن و دست دادن مرد و زن نامحرم در محیط اداری ممنوع می باشد که اخیرا انگلیس هم به مفید بودن این حکم شرعی اسلامی پی برده و به ادارات خود بخشنامه کرده که دست دادن کارمندان زن با کارمندان مرد ممنوع می باشد تا فقط فضای رسمی کاری بین کارمندان حکمفرما باشد نه فضای صمیمی در حد زن و شوهر که در بعضی ادارات دیده میشود و کارمند زن آنقدر که با همکار مرد خود صمیمی و خودمانی هست با شوهر خودش نیست .
فرق انقلاب 57 با اغتشاش اخیر و بقول خودشان عنقلاب ! آن است که
انقلاب 57 از حمایت میلیونی مردمی برخوردار بود و هست اما عنقلاب پلاستیکی را اقلیتی معدود غرب زده و فارغ از دین حمایت میکنند . چون مردم میدانند در پس این بی حجابی ها ، از بین رفتن بنیان خانواده و انحراف جوانان و نوجوانان و فساد زنان و دختران هست .
انقلاب 57 از رهبری خردمند برخوردار بود اما عنقلاب پلاستیکی اینان ، رهبرش مصی پولی نژاد و تجزیه طلبان و رضا پهلوی که جز خودش احدی را آدم حساب نمیکند و خلق و خوی متکبرانه ی شاهانه دارد و تجزیه طلبان که به دنبال تکه تکه کردن ایران هستند و مردم آگاه هرگز به این رهبران خودشیفته و خودفروخته ، سُکّان رهبری کشور را نمیدهند .
در انقلاب 57 ، مردم با نجابت تمام انقلاب کردند نه زامبی وار و وحشیانه به شهر آسیب بزنند و شیشه مغازه ها را پایین بیآوردند و آمبولانس و ماشین آتش نشانی و اتوبوس شرکت واحد و ماشینهای پارک شده ی مردم را آتش بزنند و بانکها را سرقت کنند و آتش بزنند و کوکتل مولوتف به سمت آدمها و خانه و ماشین مردم و اموال عمومی پرتاب کنند و آن را آتش بزنند و قمه و چاقو به شکم مخالفین خود بزنند
در سال 57 ، مردم واقعا خون دادند و کشته شدند و مثل عنقلاب پلاستیکی اخیر ، دشمن خارجی و خارج نشین برایش کشته سازی نکردند که تیمهای ترور بفرستند میان جمعیت تا جوانان را بکشد و بگوید بفرما این هم خون که هر انقلابی خون میخواهد اما چون این عنقلاب را سوسولها و زامبی ها و بی حجابها برپا کرده بودند که عمرا حاضر شوند برایش خون بدهند ، لذا به زور برایش خون گرفتند تا بلکه پیروز شوند . در عنقلاب پلاستیکی ، هدف ، وسیله را توجیه میکرد، که میگویند برای رسیدن به هدفشان از هر وسیله ای باید استفاده کنند ولو ظالمانه و بیرحمانه باشد .
در انقلاب 57 ، مردم برای هدف های متعالی و معنوی و ایجاد فضای رشد و تعالی روحی شخصیتی خود و رهایی از سلطه ی غرب و فرهنگ منحط آن ، قیام کردند اما در عنقلاب اخیر فقط یک هدف دنبال میشد و آن هم بی حجابی بود بعد هم که به آنها این انتقاد میشد میگفتند نه هدف ما گرانی ها هم بود ! که گفتیم پس چرا در شعارهایتان ، کلامی از اوضاع اقتصادی نبود و فقط دنبال زن زندگی آزادی و بی حجابی بودید و روسری آتش میزدید و به اموال عمومی خسارت میزدید آیا با آسیب زدن به مغازه ها و به تعطیلی کشاندن آنها و تهدید بازاریان و آتش زدن تولیدی ها میخواستید مانع گرانی شوید ؟
در انقلاب 57 ، صف زنان و مردان انقلابی جدا بود و زنها حتی بی حجابها بقدری ساده و بی پیرایه بودند که کسی به آنها نگاه نمیکرد اما در عنقلاب پلاستیکی همان یک شال و روسری کوچک نازک هم که اصلا حجاب محسوب نمیشد از سر برداشتند و در آتش انداختند و جلوی چشم ده ها نامحرم بر گِردِ آن رقصیدند ، طوری که در وسط همان اغتشاشات یه عده رفتند سراغ مزاحمت برای آنها که شاکی هم شدند و این نتیجه ی بی حجابی افسار گسیخته ای هست که به دنبالش بودند و پس فردا در سطح جامعه باید انتظار تکرار این مزاحمتها را داشته باشند .
بنام خدا