FARIBA9999
˙·٠•●معجزه قرآن و ادعیه ●•٠·˙ | اردیبهشت ۱۴۰۲

توطئه ی دشمن در عادی سازی بی حجابی

بنام خدا

با سلام

یکی از روشهای دشمن ، عادی سازی هر گناه و معصیت و عمل اشتباه و خطایی بین مردم هست ، مثلا برای مد کردن لباسهای نامتعارف که هر زن و دختری در فضای جامعه ی ایران یا جرأت نمیکند بپوشد یا حیاء میکند به تن کند ، از لیدی بوی ها یا همان مردان زن نما استفاده میکنند که هم جرأت کافی دارند هم حیاء زنانه ندارند چون مرد هستند ، هدفشان این بود که آنها را در سطح جامعه عادی سازی کنند تا چشم مردم به آن عادت کند بعد زنان و دختران از آن پیروی کرده و بپوشند و تولیدی ها هم ببینند که آن مدل لباس ، مشتری و متقاضی دارد اقدام به تولید انبوه آن کنند و اینگونه با دسیسه ، لباسهای نابهنجار و رفتارهای ضد فرهنگ و اصالت و دیانت در جامعه رواج پیدا کند .

آن دسته از بی حجابان با گرایشات سیاسی ، توسط بوقهای دشمن اینطور توجیه شده اند که بی حجابی ، ابزار مبارزه با رژیم هست و تصور میکنند با بی حجابی میتوانند نظام اسلامی را تضعیف یا براندازی کنند ، البته پر بیراه هم نیست و جامعه وقتی در معرض فساد و فحشاء قرار بگیرد بالاخره آسیب می بیند ، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی ،هم گفته بود برای ساقط کردن رژیم ایران ، فیلمهای آمریکایی به مردم نشان دهید! (چون کم کم خلق و خوی آمریکایی میگیرند و نسبت به آنها احساس همزاد پنداری کرده و از آنان تقلید و تبعیت میکنند) که ماهواره ها دارند این ترفند استعماری را انجام میدهند و صادر کننده ی فرهنگ غربی هستند چه فیلم آمریکایی نشان دهند و چه فیلمهای ترکیه ای و کره ای و آمریکای لاتین و کشورهای عربی که کاملا فرهنگ غربی در آنها رسوخ کرده و نهادینه شده است

اما این زنان ساده لوح بی حجاب که فکر میکنند با بی حجابی میتوانند نظام اسلامی ایران را تضعیف کنند و در دراز مدت رژیم را عوض کنند ، زهی خیال باطل چون این نظام از حمایت مردمی برخوردار هست و همان مردم نمیگذارند و اجازه نمیدهند که بی حجابی در ایران اسلامی ، رواج پیدا کند ، مردمی که به اسلام و فرامین آن آگاهی و ایمان دارند هم توطئه های دشمن را می شناسند هم قدر خون شهداء را می دانند خون جوانانی که برای رنگ و بوی اسلامی گرفتن این کشور و از بین رفتن فرهنگ فاسد و منحط غربی ،جان خود را فدا کردند .

اینها به خیال خودشان اگر از فرهنگ غربی بی حجابی و دیسکو دانسینگ و بوی فرند و گرل فرند و مشروب و ماری جوآنا تبعیت کنند یحتمل پله های ترقی را صد تا یکی طی میکند و در وفور نعمت قرار میگیرند ، غافل از اینکه در زمان شاه هم این بی حجابی بود و فرهنگ غربی هم حاکم بود پس چرا ترقی و وفور نعمتی نداشتیم که مردم را وادار کرد انقلاب کنند و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی ، محقق شد و ایران تبدیل شد به یک کشور مستقل بدون وابستگی به امریکا و انگلیس و اروپا و هم مردم به آزادی های مشروع رسیدند که در کوچه و خیابان بدون ترس از ساواک ، حرف دلشان را می زنند حتی با دری وری و توهین و تحقیر به مسوولین! و سلبریتی ها هم درباره هر چی اظهار نظر میکنند اما در زمان شاه حتی به نقش بازی کردن بازیگر ایراد میگرفتند چه برسد به اظهار نظر در امور کشور . کلیپ بهروز وثوقی موجود هست که میگوید بخاطر بازی در فیلم گوزنها ، ساواک او را مورد بازخواست قرار داده بود ،

بعد از انقلاب مردمی سال 57 سعی و تلاش شد که اسلام را پیاده کنند اما از سوی دشمن خارجی و ایادی داخلی آن ، سنگ های بزرگی در مسیر آن انداخته شد که یک نمونه ش عدم توفیق در بانکداری اسلامی هست که بانکها تبدیل به بنگاه داری شده که هزاران واحد مسکونی و تجاری و تولیدی و زمین کشاورزی در اختیار دارند که با مصادره ملک و زمین و واحد تولیدی مردم که نتوانستند اقساط وام و سود بانکی زیاد آن را پس دهند و با سودهای 50 درصد که روی وامها میکشند به آن اموال بادآورده رسیدند که من 15 میلیون وام گرفتم اما حدود 24 میلیون پس دادم یعنی 9 میلیون فقط سود بانکی از من گرفتند چیزی بیشتر از نصف مبلغ وام ! و بجای خدمت به مردم به رئیس بانک و کارمندان بانک ،خدمات ویژه با وامهای کلان ارائه شد اما از مردم عادی برای یک وام کوچک ،سه چهار تا ضامن میخواهند که حتما هم کارمند رسمی باشد نه قراردادی . در مملکت ما تا دلتان بخواهد قانون وضع شده و میشود اما ضمانت اجرایی ندارد و هر کی دلبخواه خودش رفتار میکند .با سوء استفاده از سیستم بوروکراسی پر از ایراد که در نظام اداری ما حاکم هست هر اداره برای خود مستقل و خود مختار عمل میکند مضافا به روال کُند و لاک پشتی که به آن عادت دارند ، یک دستور اداری از سوی وزیر و رئیس جمهور را ماهها و سالها به تعویق میندازند یا اصلا عمل نمیکنند و هیچ جزا و سزایی هم برای کسانی که به تعویق انداختند و عمل نکردند اعمال نمیشود تا دولت قبلی و رئیس جمهور آن عوض شود و دولت جدید روی کار بیاید که آن هم خدا نکند مخالف دولت قبلی باشد که رشته های دولت قبلی را پنبه کند و روز از نو روزی از نو و دوباره یک پروسه طولانی دیگر میگذرد تا با آن نظام کهنه ی بوروکراسی اداری لاک پشتی بتوان یک قانون جدید را بلکه اجرایی کرد و یک پروژه ی ناتمام از دولت قبلی را به اتمام رساند مثل داستان مسکن مهر زمان احمدی نژاد که در زمان روحانی بکلی تعطیل شد و بعد از هشت ده سال خاک خوردن بلاخره در دولت فعلی سروسامانی بگیرد ، این نظام اداری باید متحول شود و کارمندان زیر کار در رو و بی مسوولیت باید تغییر کنند و از پستهایی که در آن هستند عزل شوند و عده ای متعهد و با وجدان کاری جایگزین شوند که در اول انقلاب این اتفاق افتاد و همه ی کارمندان طاغوتی را پاکسازی کردند و به جای آن افراد متعهد انقلابی را جایگزین کردند و رفتارهای غیر شرعی مثل مصافحه کردن و دست دادن مرد و زن نامحرم در محیط اداری ممنوع می باشد که اخیرا انگلیس هم به مفید بودن این حکم شرعی اسلامی پی برده و به ادارات خود بخشنامه کرده که دست دادن کارمندان زن با کارمندان مرد ممنوع می باشد تا فقط فضای رسمی کاری بین کارمندان حکمفرما باشد نه فضای صمیمی در حد زن و شوهر که در بعضی ادارات دیده میشود و کارمند زن آنقدر که با همکار مرد خود صمیمی و خودمانی هست با شوهر خودش نیست .

فرق انقلاب 57 با اغتشاش اخیر و بقول خودشان عنقلاب ! آن است که

انقلاب 57 از حمایت میلیونی مردمی برخوردار بود و هست اما عنقلاب پلاستیکی را اقلیتی معدود غرب زده و فارغ از دین حمایت میکنند . چون مردم میدانند در پس این بی حجابی ها ، از بین رفتن بنیان خانواده و انحراف جوانان و نوجوانان و فساد زنان و دختران هست .

انقلاب 57 از رهبری خردمند برخوردار بود اما عنقلاب پلاستیکی اینان ، رهبرش مصی پولی نژاد و تجزیه طلبان و رضا پهلوی که جز خودش احدی را آدم حساب نمیکند و خلق و خوی متکبرانه ی شاهانه دارد و تجزیه طلبان که به دنبال تکه تکه کردن ایران هستند و مردم آگاه هرگز به این رهبران خودشیفته و خودفروخته ، سُکّان رهبری کشور را نمیدهند .

در انقلاب 57 ، مردم با نجابت تمام انقلاب کردند نه زامبی وار و وحشیانه به شهر آسیب بزنند و شیشه مغازه ها را پایین بیآوردند و آمبولانس و ماشین آتش نشانی و اتوبوس شرکت واحد و ماشینهای پارک شده ی مردم را آتش بزنند و بانکها را سرقت کنند و آتش بزنند و کوکتل مولوتف به سمت آدمها و خانه و ماشین مردم و اموال عمومی پرتاب کنند و آن را آتش بزنند و قمه و چاقو به شکم مخالفین خود بزنند

در سال 57 ، مردم واقعا خون دادند و کشته شدند و مثل عنقلاب پلاستیکی اخیر ، دشمن خارجی و خارج نشین برایش کشته سازی نکردند که تیمهای ترور بفرستند میان جمعیت تا جوانان را بکشد و بگوید بفرما این هم خون که هر انقلابی خون میخواهد اما چون این عنقلاب را سوسولها و زامبی ها و بی حجابها برپا کرده بودند که عمرا حاضر شوند برایش خون بدهند ، لذا به زور برایش خون گرفتند تا بلکه پیروز شوند . در عنقلاب پلاستیکی ، هدف ، وسیله را توجیه میکرد، که میگویند برای رسیدن به هدفشان از هر وسیله ای باید استفاده کنند ولو ظالمانه و بیرحمانه باشد .

در انقلاب 57 ، مردم برای هدف های متعالی و معنوی و ایجاد فضای رشد و تعالی روحی شخصیتی خود و رهایی از سلطه ی غرب و فرهنگ منحط آن ، قیام کردند اما در عنقلاب اخیر فقط یک هدف دنبال میشد و آن هم بی حجابی بود بعد هم که به آنها این انتقاد میشد میگفتند نه هدف ما گرانی ها هم بود ! که گفتیم پس چرا در شعارهایتان ، کلامی از اوضاع اقتصادی نبود و فقط دنبال زن زندگی آزادی و بی حجابی بودید و روسری آتش میزدید و به اموال عمومی خسارت میزدید آیا با آسیب زدن به مغازه ها و به تعطیلی کشاندن آنها و تهدید بازاریان و آتش زدن تولیدی ها میخواستید مانع گرانی شوید ؟

در انقلاب 57 ، صف زنان و مردان انقلابی جدا بود و زنها حتی بی حجابها بقدری ساده و بی پیرایه بودند که کسی به آنها نگاه نمیکرد اما در عنقلاب پلاستیکی همان یک شال و روسری کوچک نازک هم که اصلا حجاب محسوب نمیشد از سر برداشتند و در آتش انداختند و جلوی چشم ده ها نامحرم بر گِردِ آن رقصیدند ، طوری که در وسط همان اغتشاشات یه عده رفتند سراغ مزاحمت برای آنها که شاکی هم شدند و این نتیجه ی بی حجابی افسار گسیخته ای هست که به دنبالش بودند و پس فردا در سطح جامعه باید انتظار تکرار این مزاحمتها را داشته باشند .

فرارسیدن تابستان و اوج بی حجابی

بنام خدا

با سلام

یکی از اقوام ما رفته بود جزیزه قشم ، میگفت دیگه زنها با تاپ و دامن و لباس ساحلی رکابی می آیند توی پاساژها و لب ساحل که تازه هنوز فصل بهار هست پس فردا که تابستان بشه یحتمل اقدام به شلوارک کوتاه پوشیدن هم بکنند که با به اشتراک گذاشتن عکسهایشان در فضای مجازی ، ترویج دهنده ی بی حجابی بیشتر در سایر شهرهای ایران میشوند

باید با بی حجابی بصورت جدی و قانونی برخورد بشود در غیر اینصورت کار به جاهای باریک بی حجابی میکشد و دیگر جمع کردن ولنگاران بی حجاب سخت میشود چون قبح کار را در چشم مردم از بین بردند و آن را عادی کردند اما اثرات مخرب آن هیچوقت عادی نمیشود جوانانی که امکان دست یابی به ازدواج و زن را ندارند تحریکاتشان را چگونه پاسخ دهند و متاهلینی که با دیدن زنان بی حجابی نسبت به همسر خود سرد و بی وفا میشوند و کانون خانواده هایی که از هم می پاشد و تاثیر سمی بی حجابی بر سایر زنان جامعه که در قید همون حجاب حداقلی هستند اما وقتی ببینند چشم شوهرشان دنبال بی حجابها می دود احتمال زیاد هست که آنها هم اقدام به بی حجاب شدن کنند تا از زنان بی حجاب کم نیاورند و به این ترتیب انقدری نمیگذرد که کل جامعه زنان و دختران بی حجاب میشوند و باحجابها در اقلیت قرار میگیرند که مثل زمان شاه به آنها به چشم اُمُل عقب مانده نگریسته شود و هر جا میروند مورد بی مهری قرار بگیرند ، من یادم هست اوایل انقلاب ، خواهرم دنبال کار میگشت و در روزنامه چند تا کار پیدا کرده بود و برای مصاحبه به آدرس آنها رفته بود ، میگفت اغلب این آدرس ها در بالای شهر یا مرکز شهر هستند و به ندرت در پایین شهر اگهی استخدام کارمند دفتری و منشی پیدا شود ، و آنهایی که در بالا شهر قرار داشتند انتظارشان از کارمند دفتری و منشی فراتر از شرح وظایف اداری آنها هست و توقع دارند علاوه بر کار خود ، خدمات جانبی مثل چای آوردن و نظافت و حتی فراتر از آن را برای مدیر عامل انجام دهند ، که وقتی به یکی از این آدرسهای بالاشهر مراجعه کرده ، در همان بدو ورود تا دیدند روسری بر سر دارد با کمال وقاحت عذر او را خواسته بودند و گفته بودند که نیر و گرفتیم یا اشتباه شده ما آگهی ندادیم . در حالیکه در اتاق انتظار چندین زن و دختر بی حجاب به انتظار مصاحبه نشسته بودند .

بعد از یکی دو سال که بی حجابی پنجاه ساله را از سطح جامعه جمع میکنند و آن را مهار و قانونمند میکنند ، زنان و دختران با حجاب در جامعه جایگاه خوبی پیدا میکنند و دیگر کسبه و مغازه دارها و ادارات آنها را تحویل میگیرند و به چشم یک قدرت به آنها نگاه میکنند نه مثل زمان شاه به چشم یک قشر عقب مانده ی ضعیف و هر جا میرفتند مورد احترام بودند طوری که حتی زنان و دختران بی حجاب برای اینکه کارشان در ادارات راه بیفتند ، چادر به سر میکردند میرفتند به آن اداره . اما متاسفانه بعد 44 سال ، تهاجم فرهنگی بیگانه با تلاش مستمر چند ساله در جهت زدودن حجاب ، به نتیجه ای که میخواستند رسید و زنان بی حجاب دارند تبدیل به قدرت میشوند که مصیبت هست برای جامعه ی ما چون قدرت آنها مساوی هست با تحقیر و تضعیف زنان با حجاب و اینگونه نیست که مثل کشورهای عربی و ترکیه به هر دو قشر احترام گذاشته شود . در ایران هر وقت وزنه ی این سمت ترازو بالا رفت ، وزنه سمت دیگر پایین میرود و هیچوقت در حالت تعادل قرار نمیگیرد به این دلیل باید حتما با بی حجابی در ایران مقابله شود و زنها را در حالت تعادل و موازنه قرار دهند که یک قشر بی حجاب ایجاد نشود که به قشر با حجاب با نمایش تن و بدن و لباس و آرایش خود ، فخر فروشی کند و به قشری که طبق حکم شریعت حجاب را برگزیده و خود را پوشانده ، به دیده تحقیر نگاه شود به چشم کسی که تن و بدن و لباس زیبا ندارد و به این خاطر خود را پوشانده اند . همون نگاهی که زمان شاه به زنان با حجاب میشد و زنان بی حجاب به آنها تفاخر میکردند و همین تفاخر موجب میشد زنان بعضا زنان با حجاب برای اینکه از آن زنان کم نیاورند و یا شوهرشان را حفظ کنند ، اقدام به بی حجابی کنند و این اشاعه و تعلیم بی حجابی در جامعه هست که ضرورت مقابله با بی حجابی را آشکار میسازد .

هدف دشمن از رواج بی حجابی در ایران

بنام خدا

با سلام

هدف اصلی دشمن از بی حجابی ، رواج فساد و فحشاء و آلوده کردن جوانان کشور به آن هست چون وقتی نسل جوان یک کشور غرق در فرهنگ غربی و فساد ناشی از آن شوند دیگر تبدیل به ستون پنجم دشمن در کشور خود میشوند و قادر نخواهند بود با ذهن و فکر غرب زده ی خود از ارزشهای دینی ملی میهنی خود دفاع کنند ، علاوه بر آن دشمن میخواهد با رواج بی حجابی ، جامعه ی ایران را دو قطبی کند تا طبق رسم دیرینه شان ، تفرقه بیندازند و حکومت کنند.

ابتداء از جنگ نظامی بین ایران و کشور عراق شروع کردند اما دیدند هشت سال طول کشید اما رژیم تضعیف نشد و ساقط نشد ، بعد از طریق مرزهای افغانستان و پاکستان و جمهوری آذربایجان و جنگ خلیج فارس خواستند ایران را به جنگ فرسایشی دیگری وارد کنند که آن هم با سیاست و تدبیر و قدرت بازدارنده ی نظامی ایران دفع شد ، بعد از طریق گروه های تجزیه طلب و داعش با حملات دائمی آنها به مرزهای غربی و شرقی کشور ، در صدد ایجاد ناامنی در آن مناطق هستند که با برخورد قدرتمند نیروهای مدافع امنیت کشور مواجه میشوند و حملات آنها دفع میشود و مقر داعش در اقلیم کردستان عراق و گروههای متخاصم کومله و پژاک و جیش العدل و امثالهم تلفات زیادی میدهند اما با گرفتن بودجه از دشمن مجددا صف آرایی میکنند و این نبرد ادامه دارد تا نابودی کامل آنها

پس از شکست دشمن در نفوذ از طریق مرزها ، رفت سراغ بمب گذاری در شهرهای مذهبی و سیاسی مثل کرمان و با بمب گذاری و ترور در آن اماکن مقدسه مثل شاهچراغ و مشهد ، خواست که مردم را از رفت و آمد به آن شهرها ترسان و نگران کنند تا بلکه با دوری از اماکن مذهبی ، ارتباط آنها با دین و مذهب را کم کنند که در این نقشه هم به جایی نرسیدند ،

بعد رفتند سراغ تعطیل کردن مراکز صنعتی و کارگاه ها و کارخانه ها با نفوذ در ساختار اداری و مراکز تصمیم گیری و ایجاد امضاهای طلایی و گسترش رشوه و ارتشاء و انداختن مانع در ایجاد کسب و کارها و بدهکار بانکی کردن مراکز تولیدی و مصادره آنها توسط بانکها و خواباندن چرخه تولید تا کشور نتواند خود تولیدکننده باشد و مجبور به استفاده از کالاهای قاچاق شود و با نفوذ در سطوح بالای مدیریتی و با بر سرکار آوردن مدیران ناکارآمد در روند رو به پیشرفت ادارات و وزارتخانه ها مانع ایجاد کردند و حرکت آنها را لاک پشتی و گاه متوقف کردند و دستهای دلالان را زیاد کردند که یک جنس مستقیم از تولید کننده به دست مصرف کننده نرسد و ده تا دلال آن وسط سودهای یامفت بخورند و بکشند روی قیمت کالا که هر کدام به چند برابر قیمت به دست مصرف کننده برسد تا نارضایتی را در مردم بالا ببرند و آنها را به جان نظام بیندازند ، چون می بینند که سمت هر چه میروند با قیمتهای کمر شکن مواجه میشوند از مسکن گرفته تا لوازم خانگی تا خورد و خوراک و پوشاک و دارو و درمان و وو همه جا دستهای دلالان نفوذ کرده و قیمت اجناس نجومی بالا رفته و از سویی آن را مرتبط با بالا رفتن قیمت دلار بدانند که شاید قسمتی از ماجرا مربوط به این موضوع باشد و دولت هم سعی و اهتمام جدی دارد که از قدرت دلار بکاهد با استفاده از ارزهای خود کشورها در روابط تجاری و در این جریان تا حد زیادی موفق شده است ، الانه بسیاری از کشورها به این حقیقت آگاه شدند که آمریکا کسری بودجه و تورم خود را از طریق دلار ،بین کشورهای دنیا تقسیم میکند و آن را به صفر میرساند و آن کشورها بار تورم آمریکا را باید به دوش بکشند ، که این موضوع فقط با حذف دلار از معاملات تجاری کشورها قابل حل هست . در این وانفسای گرانی هایی که توسط دلالان و مدیران ناکارآمد در سطوح بالای مدیریتی ایجاد شده ، دشمن نهایت سوء استفاده را از این وضعیت معیشتی مردم نمود تا بتواند نقشه ی دیرینه ی خود را که همانا بی حجاب کردن زنهای ایران و دو قطبی کردن جامعه است را پیاده کند که استارت کار را با مصی پولی نژاد و با اجرای نقشه ی چهارشنبه های سفید و دختران خیابان انقلاب زدند و زنان و دختران ولنگاری که در آرزوی بی حجاب شدن بودند را تشویق و ترغیب کردند که بی حجاب به خیابانها بیایند و این پروژه ادامه داشت تا حادثه ی مرگ طبیعی مهسا امینی پیش آمد و مصی و هم پالکی هایش از آن بُل گرفتند و با رسانه های حکومتی لندنی ،هجمه ی سنگینی را بر علیه نظام آغاز کردند و با جنگ ترکیبی که در اتاقهای فکر خود ترکیب آن را چیده بودند وارد جنگ رسانه ای علیه ایران شدند و توانستند در خلاء قدرت رسانه ای در ایران ، روی افکار عوام الناس ، مانور داده و ذهن و فکر آنها را مهندسی و شکل دهی کنند و آنها را مثل رُبات به خیابانها بریزند برای آشوب و تخریب و ناامن کردن جامعه که برای این ناامنی ، نوک حمله را به نیروهای انتظامی و بسیجی و حافظ امنیت و روحانیت نشانه گیری کردند چون میدانستند که نیروی انتظامی و بسیجی و روحانیت بازوهای نظام هستند وقتی آن بازوها را قطع کنند بهتر میتوانند نقشه ی خود را بی چون و چرا اجرا کنند پس در بوقهای رسانه ای خود مردم را تشویق به صدمه زدن و کشتن نیروی انتظامی و بسیجی و طلبه و روحانی و بقول خودشان آخوند کردند و به مردم وعده دادند در صورت نابودی این دو بازوی انتظامی و عقیدتی ، دیگر رژیم سرنگون است و آنها با رهبران اُپوزوسیونی که در خارج از کشور در آب نمک پرورانده اند می آیند و زندگی خوش و خرم و پر از فراوانی و ارزانی برای مردم به ارمغان می آورند ، اما آن رهبران اپوزوسیون هم نشان دادند که حتی قادر نیستند بر جمع کوچک خودشان وحدت نظر و رویه ایجاد کنند ، چه رسد به ایجاد وحدت نظر و رویه در یک کشور بزرگ .

آفات بی حجابی

بنام خدا

با سلام

در زمان شاه سابق که بی حجابی رواج داشت ، یکی از آفات آن ، فخر فروشی زنان بی حجاب به با حجاب بود که فکر میکردند خیلی آلامد هستند و مدرن و متمدن تر از زنهای با حجاب و به آنها تفاخر و تکبر میکردند و متاسفانه در جامعه هم اینطور جا افتاده بود یا جا انداخته بودند که زنان بی حجاب ، متمدن تر و داناتر و متشخص تر از زنان با حجاب هستند و اگر در کوچه و خیابان و فروشگاه و مغازه و ادارات با حجاب میرفتی چندان تحویلت نمیگرفتند و به چشم زنی عقب مانده و قدیمی و اُمُل و بیسواد و کم سواد و متحجر نگاه میکردند حالا اگر همان زن بی حجاب ، سطح تحصیلاتش سیکل بود و از یک شهرستان و روستای دور به تهران آمده بود چون بی حجاب بود او را تهرانی و با سواد و با کلاس می دیدند مگر اینکه لهجه ی او ، نشان دهد که تهرانی نیست و این نگاه تبعیض گرانه و تحقیر آمیز موجب میشد بعضی از با حجابها وقتی به محله های بالای شهر میرسیدند که آدمها را بر حسب لباسشان قضاوت میکنند ، حجاب خود را به کناری گذاشته تردد میکردند ، یا اگر در اداره ای کارشان گیر افتاد ، بی حجاب بروند تا زودتر گره از کارشان باز شود . بعد که سال 57 انقلاب شد و کم کم حجاب عرف و الزام شد ، دیگر زنان و دختران محجبه و چادری ، جایگاه عالی در جامعه پیدا کردند اما بعد از چندین سال دوباره عده ای از زنها به قهقراء رفتند و تفکر اینکه هر چه بیشتر از زیبایی و جاذبه ی جنسیتی استفاده کنند عزیز تر و محبوب تر میشوند در آنها رایج شد ، از این خواستند به هر قیمتی شده خود را با انواع و اقسام جراحی های زیبایی و ژل و بوتاکس زیباتر کنند .اما این رویه آفت دیگری هم داشت و آن افزایش تکبر و تفرعن در این زنها بود که وقتی با چهره های مصنوعی و بی حجاب وارد خیابان میشوند دیگر تصور میکنند تافته ی جدا بافته و ملکه ی زیبایی هستند . شبکه های معاند هم با آشوب زن زندگی آزادی به آنها جسارت و گستاخی مضاعف داده و به آنها القاء کرده که می توانند با نمایش بدنشان قدرت به دست آورند، حال آنکه چنین نیست و آنها با بی حجابی ، بر بدن خود چوب حراج میزنند و همه مردان را به مفت به دیدن و لذت بردن از بدن خودشان دعوت میکنند و اگر هم تجاوزی اتفاق افتاد ، دیگر نمیتوانند بگویند بدنم مال خودم بود ! چون اگر کسی مالی دارد باید از آن محافظت کند اما وقتی بدون حفاظ در برابر دید دزدان و سارقان گذاشتی و مالت را بردند ، دیگر نمیتوانی آن سارق و متجاوز را متهم کنی بلکه باید خودت را سرزنش کنی که مالت را در معرض دید آنها قرار داده بودی تا دزدان به طمع بیفتند که به آن دستبرد بزنند . شبکه های معاند اینگونه به مغز زنها فرو میکنند که چون زن هستند قدرت زیادی دارند و آن قدرت را هم در نمایش بدن و موی و بی حجابی تعریف میکنند نه در قدرت مادری و همسری و فرزندی و سازندگی کشور و اینگونه میشود که زنها با القای این فرهنگ غلط «ابراز قدرت با نمایش بدن» ، تا آنجا میروند که کلا هویت انسانی و ایرانی و اسلامی خود را از دست میدهند و تبدیل به یک کالای جنسی میشوند که نه تعقلی دارد نه تفکری نه ریشه و ملیتی و نه دین و اعتقادی ، فقط یک بدن و یک جنسیت صرف هست برای لذت جنسی و دیگر هیچ و همین باعث میشود آن زن بی حجاب احساس کند اگر در حجاب قرار بگیرد همه ی قدرت خود را از دست داده است چون فقط با نمایش بدنش احساس هویت میکند و بدون آن هیچ چیز ندارد . چون از دارایی و ثروت فکر و اندیشه خالی هست که بتواند با آن احساس هویت و ارزشمندی بکند و فقط یک بدن دارند که میتواند با آن خودی نشان دهد و کسب قدرت کند که آن بدن هم تاریخ مصرف محدودی دارد و در نهایت تا بیست سال به او قدرت بدهد بعد که به میانسالی رسید آن ابزار قدرت را هم از دست میدهد و میرسد به آنجا که باید یک محتوای درونی با ارزش داشته باشد تا بتواند باز هم در قدرت باقی بماند و اگر طی عمر خود به اندوخته ی دانشی فکری روحی معنوی نرسیده باشد جامعه هم او را تحویل نمیگیرد و پس میزند و باید در انزوای خود زندگی را سپری کند . زنهای محجبه که از دارایی ایمان و معنویت و تفکر و اندیشه بهره مند هستند با همان احساس غنا و بی نیازی میکنند و خود را محتاج این نمی بینند که با نمایش مو و رو و بدن به خود ارزش بدهند . متاسفانه معضل بی حجابی روی زنهای دیگر تاثیر منفی میگذارد بخصوص زنهایی که ایمان سستی دارند و به فلسفه ی حجاب آشنا نیستند و اهل چشم و هم چشمی و حسادت و رقابت با زنان دیگر هستند اینان وقتی زنهای بی حجاب را می بینند که با نمایش مو و بدن خود دارند به آنها فخر فروشی میکنند و قیافه میگیرند و تکبر میکنند از سر لج با آنها ، اینان نیز اقدام به بی حجابی میکنند که نشان دهند چیزی از آنها کم ندارند . بخصوص که شوهر هم داشته باشند از ترس اینکه مبادا اقا تحت تاثیر زنهای بی حجابی که می بیند به ایشان کم توجه شود ، او هم در بی حجابی سنگ تمام گذاشته و کنار شوهرش به خیابان میرود که به شوهرش بگوید من هم مثل آنها هستم یک وقت دلت برای آنها غش نرود و به آن زنهای بی حجاب هم بگوید من از شما کم ندارم . آفت بی حجابی مثل دومینو ده ها زن دیگر را هم بی حجاب میکند که متاسفانه در جامعه ی ایران با محدودیتهایی که در ارضای غرایز جنسی وجود دارد ، که نه امکان ازدواج آسان هست و نه خانه های عفاف وجود دارد و از طرفی گرانی دستمزد کارگران جنسی و نبود جا و مکان برای استفاده از کارگر جنسی و نبود نظارت بر بهداشت کارگران جنسی بدلیل غیر قانونی بودن این شغل که ترس از ابتلاء به بیماریهای مقاربتی و ایدز را ایجاد میکند موجب میشود فشارهای جنسی درست تخلیه نشود و جوانانی که از دیدن زنان و دختران بی حجاب تحریک شده اند به راه های حرام برای اطفای غریزه جنسی خود رو کنند ، مثل خود ارضایی و استمناء و زنا کردن و تجاوز به عنف که در ایران مجازات سنگینی برای آن در نظر گرفته شده که اعدام هست و عامل مرگ و اعدام این جوانان ، زنها و دختران بی حجابی هست که با نمایش مو و بدن آنها را تحریک میکنند و دیگر کاری ندارند تحریکاتی که بوجود آوردند بعدا چه مشکلات عدیده ای را برای جامعه به بار می آورد .

لزوم آموزش دختران نوجوان

بنام خدا

با سلام

سلبریتی هایی که بی حجاب شدند آن شال و روسری که قبلا بر سر میکردند به آنها وقار و شخصیت میداد ! جامعه ی ایران با بی حجابی همراهی نمیکند و برای آنها بی تفاوت نمیشود و همچنان نگاه های خیره به آنها میشود

در پارک صحنه ای دیدم که حادثه ی مرگ شهید غیرت حمیدرضا الداغی برام داشت تداعی میشد ، همان چند تا دختر نوجوان دوازده سیزده ساله که مو پریشان کرده بودند ، پسری بیست تا بیست و پنج ساله دنبال سر یکی از آنها گذاشته بود و داشت دست او را میکشید که دخترک گفت ولم کن و ناگهان حواس مردمی که در پارک بودند به او جلب شد و چند تا زن به آن جوانک گفتند این چکاری هست که میکنی ؟ چرا دست او را به زور میگیری ؟ البته شاید در دل خود به جوان حق میدادند که با دیدن موهای پریشان دخترک نوجوان ، تحریک شود و بخواهد او را در آغوش بگیرد و به او دست بزند ، پسر جوان برای آرام کردن خشم برانگیخته ی مردمی که شاهد ماجرا بودند ،گفت کاری نکردم او مثل خواهر خودم هست . بعد آن چند زن روی کردند به آن دخترکان و گفتند شما اگر یک شال روی سر خود می انداختید شاید این جوان به خودش جرات و اجازه نمیداد که دست شما را بگیرد

در مدارس باید خیلی روی آگاه سازی قشر نوجوان کار کنند چون بعد در سن دبیرستان و دانشگاه به سختی میتوان تربیت ناصحیح آنها را تغییر داد ، دخترانی که خانواده هایشان حریفشان نمیشوند که رفتار آنها را تحت انضباط درستی قرار دهند چون خود خانواده بی انضباط هست و هردم بیلی زندگی میکنند و مرام و آیینی ندارند که آنها را تحت نظم بیاورد و جور زندگی یلخی وار آنها را باید جامعه و مردم بکشند که در حادثه ی شهید حمیدرضا الداغی چند دختر نوجوان بی مبالات موجب شدند چند پسر نوجوان مزاحم آنها شوند والا آنها مزاحم هر دختری نمیشدند جز آنکه خود دختر با رفتارهایش برای آنها چراغ سبز بزند ! اگر آنها برای نجات آن ناجی دست تنها ، جیغهای بنفش خود را میکشیدند شاید یک عده مردم توجهشان به آن جیغ ها جلب میشد و می آمدند مانع میشدند که کسی کشته شود . البته اگر نیروهای پلیس ما سرعت عمل بالایی داشته باشند که انشاالله دارند ، مردم میتوانند در صحنه ای که شاهد جرمی هستند فورا به پلیس زنگ بزنند و خود مداخله نکنند که مورد صدمه اراذل و اوباش قرار بگیرند اما وقتی احساس شود که پلیس دیر میرسد و یا تصور شود که میتوان دست خالی در برابر چند ارازل و اوباش ایستاد منجر به جادثه ای تلخ میشود . در این مواقع یا باید فرد مداخله کننده دارای مهارتهای بالای رزمی مثل ایپ من و بروس لی باشد که شِزِم وار بپرد وسط و حساب مزاحمین نوامیس مردم را برسد یا اگر چنین نیست چند نفر کمک با خودش جمع کند و دست تنها به میدان نرود ، یا از نیروی پلیس کمک بگیرد ، متاسفانه مزاحمین تلفنی احمق و نادان که برای سرگرمی خود ،زنگ میزنند به پلیس و اورژانس و آتش نشانی و موجب اتلاف وقت و انرژی و نیز بی اعتمادی نیروهای امدادی میشوند ، موجب میشوند ، وقتی هم که نیاز واقعی وجود دارد باید چند بار زنگ بزنند تا نیروهای امدادی باور کنند و بروند خود را برسانند که در این رابطه باید سازوکاری ترتیب داد تا با مزاحمان تلفنی بشدت برخورد شود تا برای سرگرمی خودشان به نیروهای اورژانسی زنگ نزنند .

سخنی با جماعت اراذل و اوباش ، که شما پلشتها وقتی از سوی مردم تذکری می بینید به جای حمله ی وحشیانه و ابراز قدرت که آخر آن زندان و اعدام هست ، یک آن بر نفس خبیث خود غلبه کنید و غرور و تکبر کریه خود را مدیریت کنید و با خود بگویید خب من اینجا بیایم ابراز قدرت کنم و بزنم طرف را لت و پار کنم ، چی گیر من و خانواده م و دوستانم میاد ؟ مگر شهر هرت هست که پا بگذارم به فرار و بروم ؟ بالاخره دیر یا زود دستگیر میشوم و هم خودم و هم دوستانم که از من حمایت کردند به دردسر می افتیم و باید سالها در زندان عمر و جوانی خود را تلف کنیم یا که پای چوبه دار برویم، پس این کار عاقبتی ندارد و قضیه را میشود خیلی بهتر حل کرد و به تذکر دهنده میگوییم بله ممنون از تذکر شما زت زیاد ! و راه خود را میکشیم و میرویم . البته اگر در آن لحظه دارای عقل سلیم باشید که بتوانید درست تصمیم بگیرید و با مواد مخدر و روان گردان و مشروب سلولهای مغزتان فلج نشده باشد که نتوانید درست تصمیم بگیرید و درست فکر کنید که اصلا مگر میشود در خیابان دختری را به زور قمه و چاقو برد به جایی و ترتیبش را داد؟ اگر وجدان و شعور داشته باشید و خود را به جای خانواده ی آن دختر بگذارید می فهمید که اینکار چقدر زشت هست و آیا خود شما راضی هستید کسی خواهر شما را بزور تهدید با چاقو مجبور کند که خود را در اختیار دیگران بگذارد؟ و برفرض هم طرف از ترس اینکار را کرد آیا از خدا نمی ترسید و وجدان ندارید که بفهمید آن دختر تا آخر عمرش با زخمی که بر روح و روان او زدید از او مرده متحرک می سازید که دیگر نمیتواند مثل دختران و زنان عادی به زندگی خود ادامه دهد و تبدیل به بیمار روانی میشود ؟آیا حاضرید برای خواهر و همسر شما چنین اتفاقی بیفتد ؟ بعد تا چند بار میتوانید چنین جنایاتی را تکرار کنید بالاخره به چنگال قانون میفتید و به سزای عملتان میرسید . پس عاقل باشید و برای رفع نیازهای جنسی خود از راه درستی اقدام کنید نه با دزدیدن نوامیس مردم و تعرض و تجاوز به آنها . آن زنان و دختران هم اگر عقل داشته باشند خود را بی حجاب و مو افشان و بدن نمایان در معرض دید همگان قرار نمیدهند و یک درصد احتمال میدهند که شاید مورد تعرض اراذل و اوباش قرار بگیرند . و تنهایی به جایی نمیروند و دو تا دختر بچه همسن و سال خود را بادیگارد خود تصور نمیکنند که فکر کنند چون با دوستشان جایی میروند پس امنیت کامل دارند . آن دوست همسن به وقت خطر چه میتواند بکند ؟ جز جیغ و گریه که آنهم اگر مغرور باشند یا خجالتی باشند نمیکنند ، مثل حادثه ی اخیر ، مردم هم که تا اراذل و اوباش ببینند می ترسند و جلو نمیروند و فقط برای چهره های مذهبی شیر میشوند و میروند یقه ش را میگیرند چون میدانند از آن فرد مذهبی آسیبی به آنها نمیرسد ، به مصداق آن ضرب المثل معروف که میگوید از کسی که از خدا می ترسد نترس . در ماجرای اخیر آن دخترکان حتی از جیغ و فریاد برای نجات خود استفاده نکردند و مثل ماست وارفته تماشا میکردند تا آن اراذل و اوباش آنها را با چاقو تهدید کنند و دستشان را بگیرند و ببرند ، شاید هم بیچاره ها ترسیده بودند چون دیدند آن اراذل حتی جرات کردند چاقو به دست دخترک بکشند تا تهدید خود را جدی نشان دهند تا دختر از ترس جانش با آنها برود .

در خانه و خانواده به این دختران یاد ندادند که اولا بیرون میروی با لباس و پوشش مناسب برو که کسی را تحریک نکنی تا بخواهد به سراغت بیاید و مزاحمت بشود .دوما وقتی با دوستانت در خیابان راه میروی چند تا پسر دیدید جوّ زده نشوید که بِرّ و بِرّ به آنها نگاه کنید و هر هر و کر کر خنده راه بیندازید و یک درصد احتمال دهید که شاید همان نوجوانان و جوانان از اراذل و اوباش باشند و برانگیختن توجه آنها به سمت خود و کشاندن آنها به دنبال خود ، دردسرهایی داشته باشد که به قیمت جان خود یا دیگران تمام شود . سوما اگر میتوانید و عرضه دارید بر هوای نفس خود غلبه کنید اساسا از جایی که چند پسر تجمع کردند رد نشوید و راه خود را کج کنید و از مسیر دورتر از آنها به راه خود ادامه دهید . بدانید که آن پسرهای خیابانی نه برای شما شوهر میشوند نه حتی دوست پسر ، چون دوست پسر شدن هم خرج دارد و آنها آمدند در خیابان که مفتی ناخنکی به این و آن بزنند و بروند و اگر دختر ساده ای پیدا کردند او را به دام دوستی های خیابانی بیندازند و از او سوء استفاده کنند و بعد او را به حال خود رها کنند بروند سراغ دختر ساده ی بعدی . خلاصه از هر چمن گلی بچین و برو . هر گلی یک بویی دارد . و اینها به یک دختر قانع نیستند و اصلا دنبال دوستی دنباله دار نیستند و صرفا دنبال بزن و در رو هستند . اگر هم دوست پسر میخواهی برو کلاسهای نقاشی ، موسیقی ، زبان انگلیسی ، کلاسهای هنری ، گروه های کوهنوردی ، سالنهای ورزشی ، کتابخانه ها تا با آدمهای درست و حسابی آشنا شوی که شانس اینکه همسر تو شوند بیشتر هست . نه اینکه در کوچه وخیابان و پارک و پاساژ و یا با اتو استپ به دنبال دوست پسر یا همسر اینده ات باشی که آدم درست و حسابی نمیتوانی پیدا کنی چون آدم حسابی ها از کوچه و خیابان رد میشوند و در پارک استراحت میکنند و در پاساژ خرید میکنند و با ماشین از خیابان عبور میکنند و چشمشان دنبال پیدا کردن دوست دختر از بین رهگذرانی که نمیشناسند نیستند ، چون میدانند در این دوره و زمانه که با پنجاه سال پیش کلی فرق کرده ، کسی که در خیابان با مرد و پسری باب آشنایی باز کند شخصیت درستی ندارد و از این نه دوست درستی در می آید نه همسر درستی . پس میروند در جایی که بتوانند مدتی از نزدیک روی آن دختر شناختی پیدا کنند .

تکبر و خود بزرگ بینی از عوامل بی حجابی و ابزار سازمانهای تروریستی

بنام خدا

با سلام

آدمها دو گروهند ، متکبران و فروتنان . گروه متکبرین به نحوی با خدا و مردم در جنگ و ستیز هستند و گروه فروتنان هم با خودشان در صلح اند و هم با مردم و هم با خدا .

گروه قدرت طلب و انحصار طلب که در سطح وسیع که به آنها مستکبر گفته میشود مستکبران همان صاحبان زر و زور و تزویر هستند در ابعاد بزرگ مثل کشورهای امپریالیستی امریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و امثالهم تا در بُعد کوچکتر که آدمهایی با قدرت و موقعیت و ثروت محدود هستند ، هر آدم متکبر خود را تافته ی جدا بافته از دیگران میداند از نظر پول و مقام و موقعیت یا قیافه و هیکل و سایر توانایی هایی که در خود احساس میکند .

مستکبران یا در عرصه ی سیاست صاحب قدرت هستند یا نبض اقتصاد کشورها را در دست دارند یا در هنر و علم و فرهنگ کشورها صاحب نفوذ هستند

و دنیا به دست این دو قطبی اداره میشود ، طبقه ی دارا و ندار .یک درصد در برابر 99 درصد . مستکبرین و مستضعفین . که هر گاه قدرت به دست متواضعین بیفتد میتوان امید خیری از آن حاکمیت داشت اما اگر در دست متکبرین باشد همه ی اقشار به رنج میفتند نه تنها مستضعفین بلکه خود متکبرین هم درگیر میشوند چون جنگ قدرت بین دو یا چند متکبر اتفاق میفتد .

مستکبرین که هیچگاه اجازه نمیدادند قشر فقیر به آنها نزدیک شود و همیشه موازنه های اقتصادی و اجتماعی را طوری مدیریت میکردند که طبقه فقیر نتواند به آنها برسد یا نزدیکشان شود ، وقتی دیدند که همیشه مورد دستبرد افراد فقیر هستند ، مصلحت خود دیدند که اجازه دهند یک طبقه ی بینابینی بنام طبقه ی متوسط بوجود آید که سپر بلا و ضربه گیر آنها در برابر حملات قشر پایین باشد و قشر فقیر برای دزدی به سراغ طبقه ی متوسط برود که هم چیزی برای دزدیدن دارند و هم دسترسی به آنها آسان تر از طبقات مرفه هست که با گذاشتن نگهبان و بادیگارد و زدن حصار در اطراف محل سکونت و استفاده از دوربین و دزدگیرهای پیشرفته با تکنولوژی بالا جهت تامین امنیت خود ، امنیت بالایی برای خود تدارک دیده اند.

دو گروه متکبران و فروتنان ، بر حسب مقدار اعتقاد و ایمانی که به دین و مذهب و خداوند دارند میتوانند تغییر جایگاه دهند اگر اعتقادات و ایمان سست شد از گروه فروتنان به گروه متکبران تغییر مکان میدهند و بالعکس

و خدا نماز را مقرر کرد برای رفع غرور و تکبر در انسانها که وقتی در برابر خالق خود تعظیم و سجده میکنند میتوانند با همنوعان خود نیز متواضع باشند بشرطی که ایمان و اعتقاد در آنها راسخ شده باشد و سطحی و سست نباشد

در هر اغتشاش و آشوبی که صدمات زیادی به مردم و جامعه وارد میکند قطعا جای پای متکبران دیده میشود چه دارای قدرتهای بالا باشند چه از اقشار متوسط و پایین باشند که در حد و اندازه های خودشان ، دچار غرور و تکبر هستند . که حتی اگر حرف حق بر آنها مُسَجَّل شود باز هم از آن سرباز زده و با لجبازی و عناد با آن برخورد میکنند

این غرور و تکبر حتی در بعضی از قشر مذهبیون هم مشکلاتی را بوجود می اورد که همانا ، بدبین شدن مردم نسبت به آنها هست ، گویا به مردم افتخار دادند که مذهبی هستند ، تکبر افراد مذهبی و بعضی زنان با حجاب که خود را بنده ی خوب خدا میدانند موجب میشود بعضی زنان بی حجاب برای دهن کجی به آنها و با نمایش زیبایی های جسم خود ، برتری خود را به زنان با حجاب نشان دهند .

مستکبرین برای حفظ و بقای خود و از بین بردن رقبای خود از روشهای مختلفی بهره می برند یا با جنگ قدرت ، رقیب را بی آبرو و حقیر میکنند و او را نالایق و ناکارآمد جلوه میدهند و از صحنه کنار میزنند و در این مسیر از هر نوع دروغ و تهمت و شایعه و داستان سازی و وارونه کردن حقیقت استفاده میکنند که بوسیله ی رسانه هایی که در اختیار دارند آن جنگ ادراکی را به راه می اندازند تا ادراک مردم را نسبت به چیزی یا کسی ، به نفع خود تغییر دهند ، چنانچه نتوانند از طریق جنگ ادراکی و جنگ رسانه ای به نتیجه برسند اقدام به ترور و کشتن رقیب میکنند تا او و کلیه ی کسانی که به نحوی به او خدمت میکند ، را از صحنه خارج کنند که برای اینکار ، از سازمانهای تروریستی استفاده میکنند ، روش کار سازمانهای تروریستی از نوع ایرانی به این ترتیب هست که برای تربیت و پرورش تروریست به این صورت هست که ابتداء میگردد از میان آدمهای فقیر یا مشکل دار عضو گیری میکند مثلا جوانی در سودای زندگی بهتر میخواهد از ایران خارج شود یا که به آنور آب رفته اما نمیداند چه کند و چگونه در کشور غریب گلیم خود را از آب بیرون بکشد ، این افراد گرفتار را پیدا میکنند که در ایران مشکلی پیدا کرده یا بدهی بالا آورده یا قتل و سرقتی کرده یا آبرویی از او رفته و دیگر نمیتواند در ایران به کار ادامه دهد یا از همسرش طلاق گرفته و با مشکلاتی مواجه است و میخواهد با خارج رفتن ، خود را نجات دهد ، سازمان به سمت چنین افراد مشکل داری،برای عضو گیری میرود و به او وعده ی جا و مکان و اقامت و پیدا کردن شغل و موقعیت و غیره میدهند و جذب سازمان خود میکنند.

این سازمان کمتر به سراغ طبقات ثروتمند و مرفه برای عضوگیری میرود ، چون میداند افراد ثروتمند حاضر نیستند خود و ثروتشان را به مخاطره بیندازند و اما آن افراد فقیر و مشکل دار که جذب سازمان میشوند ممکن است بعدا برای آنان ایجاد مشکل کنند لذا از همان ابتدای ورود از سوی سازمان شستشوی مغزی میشوند و طی کلاسها و جلسات روتین هر روزه ، اول شخصیت او را ازش میگیرند بعد خودشان هویت مورد نظرشان را به او میدهند . سازمان از روشهای روانشناسی برای ساختن رُباتهای انسانی جهت عملیات تخریب و ترور خود استفاده میکند ، آنان اعضا را مجبور میکنند هر روز در کلاسهای شستشوی مغزی شرکت کنند تا تفکر آنها را در راستای اهداف خود شکل دهند ، در جلساتی که میگذارند اعضاء را مجبور میکنند از خود انتقاد کنند حتی از کوچکترین و پیش پا افتاده ترین رفتار و عملکرد خود تا به مرور این باور را پیدا کنند که فردی حقیر و پر از عیب هستند تا هر ایرادی در اطراف خود در سازمان و از طرف رهبران خود دیدند ، فکر کنند ایراد از خودشان است که آن مافوق با آنها چنان رفتار میکند و از اطاعت رُبات وار از فرمانده مافوق خود سر باز نزنند و از سویی دیگر با برشمردن ایرادهای خود ، نزد دیگر اعضای سازمان خرد و تحقیر شوند تا پس فردا نتوانند اعضای دیگر را بخود جذب کنند تا علیه سازمان تمرد و نافرمانی کنند و اعضا او را فردی نالایق ببینند چون اگر او را شخص لایق و بزرگی ببینند ممکن هست در فرمان دادن به او به عنوان زیر دست دچار تردید شوند و آن زیر دست هم در فرمانبری از فرمانهای مافوق خود سرباز زند چون شأن خود را بالاتر از آن بداند که مثل رُبات و عروسک کوکی هر چه مافوق گفت انجام دهد و دست به اعمال غیر انسانی و نفرت انگیز بزند . بعد از طرف دیگر با دادن هویت کاذب به همان شخصیتی که قبلا له کرده بودند ، او را آماده میکنند تا هر عملیات غیر انسانی را انجام دهد مثلا به طرف عنوان فرمانده میدهند در حالیکه فقط دو نفرند و فرمانده ی کذایی صرفا به یک نفر فرمان میدهد ! یا عنوان مسئول عملیات مهندسی ، که همان تخریب و آتش زدن و منفجر کردن هست ! که فرد تحقیر شده بابت عنوان فرمانده و لقب مسئول عملیات مهندسی، احساس میکند واسه خودش کسی شده پس برای از دست ندادن آن مقام و احساس ارزشی که نداشته ، دست به هر کاری میزند .

زورگویی و خودخواهی بی حجابان

بنام خدا

با سلام

حجاب علامت مدنیت است

اخلاق عمومی

اخلاق عمومی به معیارهای اخلاقی اطلاق می شود که در یک جامعه، توسط قانون یا کار پلیس یا فشار اجتماعی و در زندگی عمومی اعمال می شود.

در همه ی کشورهای جهان موضوعی بنام اخلاق عمومی وجود دارد که برای رعایت آن حدودی تعیین شده است که مسئله ی برهنگی و حدود آن جزو موضوع اخلاق عمومی هست و حتی در آمریکا و اروپا ، تا یک حدی زنان و مردان میتوانند در مجامع عمومی بدن خود را برهنه کنند و از آن حد فراتر ، قانون با آنها برخورد میکند .

زنان بی حجاب ایران وقتی با اعتراض عمومی در خصوص بی حجابی خود مواجه میشوند تنها منطق و دلیلشان این هست که دلم میخواد و به خودم مربوطه !!! که این حرف نهایت خودخواهی و خود پسندی و از خود راضی بودن و خودکامگی و زورگویی و لجبازی با جامعه هست در حالی که باید درک کند در کوچه و خیابان که متعلق به همه ی مردم هست دیگر چهاردیواری خانه ی شما نیست که موضوع شخصی باشد و هر طور خواستی لباس بپوشی یا نپوشی! پس مدنیت و تمدن و اجتماعی بودن و احترام به جمع ، حکم میکند که طوری لباس بپوشی که در جامعه التهاب ایجاد نکند و اخلاق عمومی رعایت شود .

در کشوری که مردم بخاطر حفظ اسلام خونهای زیادی دادند و برای آن انقلاب بزرگی کردند تا جامعه از وضع بی بند و بار غربی به شکلی که شایسته ی مردم مسلمان هست در بیاید ، عده ای زنان و دختران ولنگار که بی حجابی را نشانه ی تمدن می دانند و عقده ی خود نمایی و جلب توجه دارند و هنری برای مطرح کردن خود ندارند اقدام به نمایش مو و بدن میکنند تا به این طریق بگویم ما هم هستیم بما نگاه کنید اگر بیسوادم و کم سوادم اگر بیریخت و بی هیکل هستم اگر خانواده ی درستی ندارم اگر مال و اموالی ندارم اگر شعور ندارم اما بی حجابم و دارم خلاف جهت آب شنا میکنم و دهن کجی به جامعه و قانون میکنم و به این وسیله ابراز قدرت نداشته ام را میکنم ، بمن نگاه کنید که همان نگاه های شما برای من کافی هست که احساس کنم وجود دارم و هستم و برای خودم کسی هستم که توانستم نگاه ها را جذب خود کنم ، در اینجا اگر کسی به اینها نگاه نکند خیلی حس بدی به آنها دست میدهد که چرا کسی به آنها نگاه نمیکند پس کاری میکنند که حتما نگاه ها را جذب خود کنند مثلا با نیم تنه که ناف خود را به نمایش در آوردند وارد کوچه و خیابان میشوند یا با دامن و نمایش ساق پا یا با موهای بلوند کرده و آرایش . البته برای ترویج ناهنجاری و بی حجابی ابتداء تیم های دستور گرفته از دشمن با ظاهر نامتعارف وارد جامعه میشوند و وارد کوچه خیابانها و مراکز خرید میشوند تا چشمهای جامعه را به آن نوع لباس پوشیدن عادت دهند و قبح آن را از بین ببرند بعد که برای زنان و دختران الگو شدند مشغول پروژه ی دیگری میشوند تا زنها و دخترها را برهنه تر کنند که در چند شهر این تیمها را شناسایی و دستگیر کردند . طبق حکم شریعت و دین زنان نمی توانند مانند کشورهای غربی ، مو و تن و بدن خود را به نمایش عموم بگذارند و جامعه را ملتهب از تحریکات جنسی کنند که توجه و تمرکز مردان بجای امور مهم اجتماعی ، اقتصادی ، علمی ، روی مو و رو و اندام زنان و دختران معطوف شود . و از طرف دیگر کانون خانواده ها متشنج شود بخاطر تاثیر منفی که بی حجابی بر حفظ آرامش و صفاء و وفاء در خانواده ها میگذارد . اکثریت مسلمان شیعه که در ایران هستند بی حجابی و ولنگاری زنان را بر نمی تابند و اگر ببینند حکومت فکری برای مدیریت حجاب زنان نمیکند ، خود اقدام به برخورد با موضوع میکنند چون وظیفه ی دینی خود می دانند که مانع از اشاعه ی منکری در جامعه شوند و امر به معروف نمایند حالا هر کس به هر شکلی که میداند و میتواند ،بی حجابی در قانون این کشور ، جرم محسوب میشود و به لحاظ شرعی هم حرام هست زنان بی حجاب نمیتوانند نه از نظر قانونی حق بی حجابی برای خود قائل شوند و نه از نظر شرعی خود را مجاز بدانند که هر طور خواستند در جامعه ظاهر شوند که اتفاق و حادثه مرگ مهسا امینی را بهانه ای قرار دادند برای پیروی از هوای نفس و تحمیل بی حجابی خود بر جامعه که یکی نیست از این جماعت فرصت طلب که مرگ مهسا امینی را به گردن نیرو انتظامی می اندازند بپرسد مگر در آن وَن پلیس ،فقط مهسا امینی سوار بود ؟ فیلمی که پلیس از حادثه دارد نشان میدهد از وَن پلیس حدود ده نفر زن و دختر پیاده شدند ، اگر به گفته ی شما دشمنان ، به زنان بی حجاب باتوم زدند چرا بقیه ی زنانی که از وَن پیاده شدند باتوم نخوردند و آن زنانی که در کلاس ارشاد نشسته بودند نمردند ؟ که کاش پلیس همه ی آن زنانی که در آن وَن سوار شده بودند و در کلاس ارشاد حضور داشتند را فرابخواند و با آنها مصاحبه انجام دهد تا از زبان شاهدان عینی مطلب روشن و رفع ابهام شود و آنها بگویند که چرا سالم و زنده هستند اگر پلیس به کسی باتوم زده باشد باید همه ی آنها زخمی و ضربه مغزی شده باشند و تعداد کشته ها بیش از یک نفر باشد . اگر این حادثه در امریکا اتفاق می افتاد صد در صد پلیس اینکار را میکرد و همه ی آن شاهدان عینی را میخواست تا شهادت دهند و تهمتها و دروغها را برملا کنند و چهره ی پدر مهسا امینی را هم افشاء کنند که دایم بر دروغ خود اصرار داشت و فاجعه ای برپا کرد که جان جوانان بیشتری را گرفت و دشمن خارجی هم از این فرصت نهایت سوء استفاده را کرد تا به هدف خود که رواج بی حجابی در ایران بود برسد تا بوسیله ی مو و تن و بدن زنان ، تمرکز را از مردان بگیرد که بجای تمرکز بر کسب دانش و فن آوری و پژوهشها و تحقیقات علمی و تمرکز بر کانون خانواده ، چشمانشان مدام درگیر زنان بی حجاب در اطراف خود و در محل کار و در کوچه و خیابان شود و دشمن در دهان زنهای بی حجاب انداخت که چون در کشور دزدی و اختلاس و گرانی هست پس کاری هم به زنهای بی حجاب نداشته باشند !! که کاملا بی ربط هست ، مگر دزدی و اختلاس و گرانی بخاطر حجاب زنها اتفاق افتاده که حالا با بی حجابی مانع آن شوند یا مگر میشود فعل حرامی را با فعل حرام دیگری توجیه کرد و گفت چون فلان گناه و خطاء اتفاق افتاده پس ما هم مجاز هستیم که گناه و خطاء دیگری را انجام دهیم که با مغلطه و سفسطه و مقایسه دو امر مع الفارق بخواهند بی حجابی را توجیه کنند . این زنان بی حجاب فکر میکنند حکومت ، آنها را ملزم به حجاب میکند در حالیکه این اکثریت مردم مسلمان هستند که خواهان حجاب زنان و دختران هستند و در تمام این 44 سال ، مردم از دولت و نظام میخواستند که حجاب را نظارت کند و اگر نظارت از سوی مجریان قانون نبود ، مردم ناگزیر خود وارد میدان شده و آتش به اختیار عمل کرده و معضلات زیادی در جامعه بوجود می آمد . باید متفکران و صاحب نظران را گِرد هم آورد تا ساز و کار و راه برون رفتی از این دام تفرقه و دو قطبی شدن جامعه پیدا کنند که دشمن با چهارشنبه های سفید آن را کلید زد و با حادثه ی مرگ مهسا امینی آن را شعله ور کرد . همانطور که آمریکا برای به اطاعت در آوردن ایران ، تنها راه را در تحریم و محروم کردن ایران میداند باید برای مقابله با بی حجابی از همین ابزار تحریم و محروم کردن زنان و دختران بی حجاب استفاده کرد تا هر جا میروند با مشکل مواجه شوند و بدانند که نمیتوانند به هوای نفس خود رفتار کنند و آن رفتار زورگویانه که بر جامعه تحمیل میکنند برای آنها هزینه دارد و باید هزینه بدهند تا بتوانند به خودکامگی خود ادامه دهند والا اگر بر زنان و دختران بی حجاب ، سختگیری ها اعمال نشود و ببینند که بی حجاب بودن برای آنها هزینه ندارد و راحت میتوانند به کار خود ادامه دهند ، پس فردا حجاب از سایر اندامهای خود هم برمیدارند و با وقاحت و زور بر مردم تحمیل میکنند که آنها را تحمل کنند و حق اعتراض هم نداشته باشند و موضوع را عادی سازی میکنند تا برسد به مینی ژوپ پوشیدن نباید دست روی دست گذاشت تا قضیه به حادترین شکل ممکن برسد و بعد اقدام کنند که در اینصورت دیگر سخت میتوان آن را جمع کرد و زنان و دخترانی که عادت کرده اند با مو و بدن برهنه در جامعه تردد کنند را الزام به پوشیدگی کرد . پس باید اقدام به جلوگیری از بی حجابی زنان و دختران شود و تعلل و سستی نکنند والا خود مردم وارد میدان میشوند که در آن صورت لطمات زیادی به آنان وارد میشود . دشمن با تیم های ترویج دهنده ی بی حجابی مشغول اجرای توطئه های خود هست ،

نباید اجازه داد اجرای قانون و حکم شرع را از ترس کولی بازی و جیغ و داد و فریاد و مظلوم نمایی آنها کنار گذاشت، باید این ابزار را از دست آنها گرفت و برای ایجاد سروصدا و توهین ، جریمه قرار داد تا فکر نکنند با وحشی بازی و لجبازی میتوانند قانون را زیر پا بگذارند . تذکر دهندگان به بی حجابی باید مجهز به دوربین ضبط تصاویر بر روی لباس خود شوند تا بعدا بتوانند ثابت کنند که چه گذشته و زن و دختر گستاخ و بی ادب و سروصدا کننده و فحاش و لجباز که با جیغ و فریاد به دنبال جمع کردن مردم به دور خود هستند بعنوان اخلال در نظم عمومی جامعه ، با آنها برخورد و جریمه شوند . مگر در قانون ، فحش و توهین جرم نیست ؟ پس زن و دختری که در مواجهه با تذکر محترمانه اقدام به لجبازی و خیره سری میکند و توهین میکند و فحش میدهد باید علیه او اعلام جرم شود و نیز علیه مردان و پسرانی که خود را قاطی ماجرا کرده و به طرفداری از آن زنان و دخترانِ بی حجاب وارد معرکه میشوند ، همه ی اینها باید جرم انگاری شود و با آن برخورد قانونی شود . مسئولین امر تصور نکنند که این قضیه با از سر برداشتن شال و روسری تمام میشود ، خیر چنین نیست و توطئه و نقشه ی دشمن بر این است که تا مرز با سوتین و شورتک بیرون آمدن زنان پیش بروند و این نقشه را تدریجی پیاده میکند فعلا با دامن پوشیدن در بعضی شهرها شروع کرده اند کم کم قد دامن را کوتاهتر میکنند و بعد به بیرون انداختن پشت کتف و کمر برسد و این قضیه حتی اگر عادی شود همان زنان و دختران بیشترین آسیب را می بینند با مزاحمت و دست اندازی مردانی که از دیدن مو و رو و اندام برهنه ی آنان تحریک شده اند و از طرفی دیگر با ورود این زنهای ولنگار به زندگی آنان توسط شوهر و پدر و پسر تحریک سده ، صدمات جبران ناپذیری به زندگی آنها وارد میشود ، پس زنان به صلاح خودشان هست که با بی حجابی مقابله کنند .

توطئه برای تخریب حجاب  

با سلام

بنام خدا

حاصل خیزش زن زندگی آزادی ، ایجاد تفرقه و اختلاف بین زنان جامعه بود که یک عده در مقابل عده ی دیگر صف آرایی کنند ، طی اغتشاشات اخیر بخاطر جلوگیری از جنگ داخلی ، نظام با اغتشاشگران با مماشات رفتار کرد اما گویا امر به آنها مشتبه شد که با همان اغتشاشات رژیم را عوض کردند و دیگر میتوانند بی حجاب در جامعه تردد کنند.

زن بودن برای عده ای از زنان در بی حجابی و نمایش بدن معنا میشود . یعنی اگر زنی بی حجاب باشد زن است و اگر با حجاب باشد مرد است . که بر مبنای همین تفکر خاله زنک ، یک عده از مردان دوست و آشنا و فامیل خود را که در خاله زنک بودن دست کمی از این زنان نداشتند ، را در خارج از کشور جمع کردند برای مسخره کردن حجاب ، بر سر خود روسری کرده و برقصند که یعنی زن در حجاب مثل مرد میشود . انگاری زن بودن زن به این است که برهنه شود و اندام خود را به نمایش بگذارد تا ثابت کند که زن است ! بله در فرهنگ غربی ، زن با بدنش تعریف میشود نه با تفکر و شخصیت و روح و معنویت ، که در مسابقات ملکه ی زیبایی هم بیشترین آیتم برای انتخاب زنان و دختران ، همانا تن و بدن و اندام آنان است که باید با مایو در برابر هیئت ژوری داوران برقصند و بچرخند تا هر کدام که خوش اندام تر بود را داوران رای بدهند و او بشود نفر برتر مسابقات مذکور . و در آخر هم به فینالیست مسابقه چند تا جمله ی آماده میدهند تا از حفظ کند و هنگام مصاحبه بر زبان بیاورد که مثلا بگویند ما این فینالیست را بر حسب تفکرش هم انتخاب کردیم و صرفا تن و بدنش نبوده که یکی نیست از اینها بپرسد پس چرا از اول تا اخر مسابقه دائم از زیبایی مو و رو و لباس و تن و بدن این دختران فیلم میگیرید و برنامه تهیه میکنید و روال مسابقه بر محور تن و بدن آنها هست ؟

بعضی از زنان بی حجاب فکر میکنند حجاب از اسلام و اعراب آمده و نمیدانند که در ایران باستان زنها با حجاب بودند ، حتی در اروپا هم زنان پوشیده بودند و برهنگی طی صد سال اخیر رایج شده که مافیاهای قدرت به فکر استفاده ابزاری از بدن زنان جهت تبلیغ و فروش کالاهای خود بودند و ایجاد درآمد از بدن زنها در مراکز لهو لعب . در فرهنگ غربی ، زن بودن را خلاصه کرده اند در بدن و اندام جنسی او . که اگر آنها را به نمایش نگذارد زن نیست . زن بودن در برهنه و بی حجاب بودن نیست بلکه در شعور و فهم و درک و درایت ملی و دینی اوست. چه بسا زنی برهنه و بی حجاب که نه به وظایف زنانگی و مادری خود آشنا هست و نه به آن عمل میکند و صبح تا شب زندگیش خلاصه شده در بخور و بخواب و سرگرم شدن با گوشی موبایل و تلفن زدن به این و آن و حرفهای خاله زنکی رد و بدل کردن و در پاساژها سرگرم خرید و مصرف زدگی و در آرایشگاه ها مشغول تنوع دادن به ریخت و قیافه ی خود است . بعد که به خانه میرود نه به فرزندان توجهی دارد نه به همسر ! و فکر و تفکر او محدود به این هست که چگونه و از کی و کجا پول بدست آورد و خرج کند و چطور زیر آب این زن و آن زن را بزند و به آنها حسادت کند که مبادا بیشتر از او بخورند و بگردند و خرج کنند و تفریح کنند . از خواهر شوهر و مادر شوهر و دخترخاله و دختر عمه و دختر دایی و زن همسایه و خانم همکار گرفته تا زنهای غریبه و رهگذر ! و فکر میکنند با مو بیرون ریختن و نمایش هیکل در لباسهای غیر متعارف ، دیگر یک زن کامل هستند و زنهای دیگر که پوشش دارند مرد هستند و چیزی از زنانگی ندارند و باید بیایند از او تقلید کنند و بی حجاب شوند.

به اینان باید گفت آیا آن شال بر وسط سرتان که از جلو و عقب موهایتان بیرون بود بر سرتان سنگینی میکرد ؟ که حاضر نیستید همان پوشش حداقلی را رعایت کنید به احترام خانواده های شهدا که فرزندانشان را برای اسلام و فرامین خداوند فدا کردند ! به احترام قانون به احترام سایر زنان و دختران که از ولنگاری شما در رنج هستند و احساس میکنند شما شأن زنان را هم با بی حجابی خود از بین می برید و جامعه را برای همه ی زنان ناامن میکنید ، به احترام کانون خانواده ها که از بی و بند و باری شما در معرض مشکلات ناشی از تحریکات جنسی توسط شما قرار میگیرد .

در جامعه ای که آمادگی بی حجاب شدن زنها را ندارد ،بی حجاب کردن ،اقدامی بس مضر و خطرناک برای جامعه هست . چون نتیجه ی بی حجابی زنها ، تحریک مردان هست و مردان برای ارضای تحریکات خود باید امکانات داشته باشند یا امکان ازدواج یا امکان رفع نیاز جنسی از راه صحیح و قابل دسترس . اما در ایران مثل اروپا نیست که از 9 سالگی دختران بکارت خود را از دست میدهند و مثل اروپا نیست که مکانهایی تحت عنوان کاباره و نایت کلوب دارند برای استفاده موقت از زنها جهت رفع نیازهای جنسی و مثل اروپا دانسینگ و دیسکو و پارتی نیست برای آشنایی مردان با زنان جهت باز شدن باب دوستی و رابطه . در ایران وقتی امکانات ارضای نیازهای جنسی کم هست یا نیست چرا باید زنان و دختران با بی حجاب کردن خود ، آتش تحریکات جنسی مردان را دامن بزنند ؟

وقتی خود زنها فرهنگ و ظرفیت بی حجاب شدن را ندارند و وقتی بی حجاب میشوند به سایر زنها فخر فروشی میکنند و خود را جنس برتر می دانند و به زنهای محجبه به چشم دشمن نگاه میکنند آیا میشود ادای کشور ترکیه و کشورهای عربی را درآورد که زنهای بی حجاب و با حجاب در کنار هم مسالمت آمیز زندگی میکنند و زنهای بی حجاب به زنان با حجاب فخر فروشی نمیکنند و خود را برتر نمیدانند و به چشم تحقیر و به چشم دشمن به زنان با حجاب نگاه نمیکنند .

نتیجه ای که آن خیزش کذایی زن زندگی آزادی به بار آورد همانا کم شدن امنیت زنان و دختران در جامعه بود چون مردان هیز و هرز ، از مفهوم زن زندگی آزادی ، و مفهوم آزادی این برداشت را کردند که وقتی زنان و دختران با بی حجاب کردن خود بما مردان ،آزادی نگاه کردن به سر و مو و بدن خود را میدهند !

وقتی انقلاب 57 پیروز شد ، زنهای بی حجاب فورا در حجاب نرفتند ، بلکه تا دو سال طول کشید تا همه را در حجاب کردند ، پس قطعا تا دو سال آینده همگی زنان و دختران بی حجاب ملزم میشوند به رعایت حجاب و این بی حجابی مقطعی ، دل آنها را گرم نکند که تصور کنند رژیم عوض شده یا مردم عوض شدند و آنها میتوانند هر طور که خواستند در جامعه ظاهر شوند ، بدانند که به مرور با انواع و اقسام قوانین متقن ، همه ی آن قانون گریزان و جامعه ستیزان بی حجاب دوباره مجبور به رعایت حجاب میشوند که این خاصیت قانون است که آدمهای متمرد و بی انضباط و خودخواه و خودکامه را به اجبار ملزم به پیروی از نظم و قانون نماید.

آیات حجاب

بنام خدا

با سلام

خدا که در قران در سوره احزاب آیه 59 به پیامبرش فرمان میدهد به همسر و دخترانت و زنهایی که به خدا ایمان آورده اند ( کافر نیستند ) بگو خود را با لباس گشاد بپوشانند .....

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا (٥٩)

ای پیغمبر (گرامی) به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آنها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است.

معنای جلباب یعنی پوشش یا لباس گشاد

یا در آیات 30 و 31 سوره نور که خدا میفرماید :

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذٰلِکَ أَزْکَیٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ (۳۰) وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَیٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ...... (۳۱)

به مردانِ مؤمن بگو چشم‌های خود را بپوشند و شرمگاه‌های خود را نگاه دارند، این برایشان پاک‌تر است، همانا خدا آگاه است به آنچه می‌سازند. (۳۰)

و به زنانِ مؤمن بگو چشم‌های خود را بپوشند و شرمگاه‌های خود را نگاه دارند و اندامِ خویش را آشکار نسازند، مگر آنچه از آن پیداست، و روسری‌های خویش را روی سینه های خود بزنند.

اندامِ خویش را آشکار نسازند مگر به شوهرانشان یا پدرانشان یا پدرانِ شوهرانشان یا پسرانشان یا پسرانِ شوهرانشان یا برادرانشان یا برادرزادگانشان یا خواهرزادگانشان یا زنانشان...........(31)

کلمهٔ خُمُر جمعِ خِمار است، و خِمار آن جامه‌ای‌است که زن، سرِ خود را با آن می‌پیچد، و زائدِ آن را به سینه‌اش آویزان می‌کند. و کلمهٔ جُیوب، جمعِ جَیب - به فتحِ جیم و سکونِ یاء - است و منظور از جُیوب، سینه‌هاست، و معنایش این است که به زنان دستور بده تا اطرافِ مقنعه‌ها را به سینه‌های خود انداخته، آن را بپوشانند.

حتی در داستان آدم و حوّا ، چنین آمده که شیطان آنها را فریب میدهد که بدنشان را نمایان کنند . در سوره اعراف آیات 20 تا 27

فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ (٢٠) فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ [...] (٢٢) یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَیٰ ذٰلِکَ خَیْرٌ ذٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ (٢٦) یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْآتِهِمَا [...] (٢٧)

پس شیطان، آنان [آدم و حوا] را وسوسه کرد تا آنچه از شرم‌گاهشان (یا زشتی‌هایشان) برای خودشان پوشیده بود پدیدار گردانَد؛ و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت بازنداشت مگر برای آنکه مبادا فرشته یا جاودانه گردید. (۲۰) پس با نیرنگی آنان را فرود آوَرد و هنگامی که از درخت چشیدند، شرم‌گاهشان برای خودشان پدیدار شد، و آن دو از برگِ بهشت به خود بچسباندند. [...] (۲۲) ای فرزندانِ آدم، همانا برایتان لباسی فرو فرستادیم که شرم‌گاهتان را پوشیده می‌دارد و مایهٔ زیبایی‌است، ولی لباسِ پرهیزکاری؛ این بهتر است. این از نشانه‌های خداست؛ شاید که یادآور شوید. (۲۶) ای فرزندانِ آدم، شما را شیطان نفریبد، چنان‌که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد؛ از آنان لباسشان را بَرکَند تا شرم‌گاهشان را برای خودشان نمایان گردانَد. [...] (۲۷)

پس اولین گام شیطان برای فریب دادن انسان ، برهنه کردن بدن او در برابر همگان است . از این رو ، برهنگی در ملاء عام ، نشانه ی دوری از دین و فرامین خداوند ، و فقر فرهنگی و عدم شناخت دین و نیز وجه تمایز طبقات اصیل و نجیب از طبقات پست و فرومایه و فقیر اجتماع بود . اعیان و اشراف هم برای نشان دادن شرافت و اصالت خود ، لباسهای پوشیده و بلند تا حدی که بر زمین کشیده شود و دنباله داشته باشد همچون پر طاووس و با آستینهای گشاد و بلند می پوشیدند ولی افراد فرو دست و فقیر جامعه که پولی نداشتند تا لباسی نو کنند و مجبور بودند لباسهایشان را چندین سال بپوشند ، آن لباس بر آنها کوتاه و تنگ و پاره پاره میشد ، از این رو لباس کوتاه و تنگ و پاره ، نشانه ی افراد پایین دست و دون پایه و فقیر جامعه بود

پروژه ی جدید دشمن از طریق بی حجابی

بنام خدا

با سلام

با مشاهده ی بی حجابی افسار گسیخته در خیابانهای شهر و پاساژها و مراکز خرید میتوان آخر و عاقبت این روند را پیش بینی کرد که بسرعت به مینی ژوپ و شورتک برسد و این سرعت را دشمن با تیمهای حرفه ای خود با اشاعه ی اباحه گری و بی حجابی گستاخانه و ولنگاری تزریق میکند . زنان و دختران و مردان و پسرانی که پول میگیرند تا بی حجابی عنان گسیخته را در کشور رایج و عادی کنند . دشمن میداند با بی حجابی ، فساد اخلاقی و فحشاء هم به میدان می آید و جوانان درگیر آن فضای مسموم میشوند و در جامعه ای که بدلیل فشارهای اقتصادی نشأت گرفته از اعمال نفوذ مافیاهای خارجی و داخلی ، امکان ازدواج آسان برای جوانان مهیا نیست ، التهابی که از تحریکات و فشارهای جنسی ناشی از بی حجابی زنان و دختران بوجود می آید بستر را آماده میکند برای ابراز خشم و شورش جوانان ، علیه حکومت که دشمن خیلی راحت میتواند از آنها استفاده ابزاری کند برای به میدان فرستادن آنها جهت پیاده سازی اهداف شوم خود که همانا تجزیه ی ایران است .

در راستای هدف اشاعه ی بی حجابی و بی بند و باری زنان ، دشمن نیاز می بیند که روحانیون را آماج هدفهای سهمگین خود نماید تا آنها را بترساند از مقابله با بی حجابی ، دشمن در رسانه های خود مدام روحانیون و نیروهای انتظامی را هدف حملات خود قرار میدهد چون میداند با این دو بازوی قدرتمند هست که نظام میتواند جلوی انتشار فساد و فحشاء از طریق بی حجابی را بگیرد ،

در نظام اسلامی که حجاب در آن یک قانون هست ، آنها میخواهند مثل اروپا زندگی کنند ، غافل از آنکه در این جامعه با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی ، خودِ مردم اجازه نمیدهند که بی حجابی و بی بند و باری رواج پیدا کند . اگر آن بی حجابان میخواهند مثل اروپایی ها رفتار کنند باید شرایط جامعه شان هم مثل اروپا باشد نه اینکه جامعه فاقد امکانات لازم برای پاسخگویی به ایجاد التهابات جنسی توسط بی حجابان باشد ، دیسکو و دانسینگ و کاباره و نایت کلوب و بار و کازینو که در غرب برپا هست محلهایی هست برای رفع نیازهای جنسی مردان که زنان و دختران در فضای پر دود و دم و در کنار مشروب و مواد مخدر ، خود را در اختیار مردان قرار میدهند ، و بی حجابان به امید آن هستند که در ایران هم این مراکز را برپا کنند که هرگز چنین نخواهد شد چون مردم و خانواده های شهداء اجازه نمیدهند مراکز فساد و فحشاء در گوشه و کنار شهرها دایر شود و جوانانشان در آن به فنا روند ، چند سال پیش آمدند فکری برای تخلیه فشارهای جنسی جوانان بکنند و پیشنهاد مراکزی بنام خانه ی عفاف دادند که در آنها زنان و دختران با رعایت موازین شرعی مثل نگهداشتن عده ی پس از صیغه و متعه ، برای متقاضیان صیغه ، خدمات ارائه دهند که عده ای با ایجاد چنین مراکزی در شهرها مخالفت کردند و آن طرح مسکوت ماند هر چند که بطور غیر رسمی کار معرفی مورد جهت صیغه در کانالهای صیغه و سایتهای مرتبط با آن رایج و جاری هست و صاحبان آن کانالها از نیاز جوانان ، استفاده ی زیادی می برند و هم از زنان مورد نظر و هم از متقاضی پورسانت و درصد میگیرند که قدر مسلم تنها مردان متاهل و جوانانی که وضع مالی خوبی دارند میتوانند از آن استفاده کنند و سایر مردانی که بضاعت مالی ندارند از آن بی بهره اند که شاید اگر این مراکز توسط حاکمیت اداره میشد فکری هم برای اقشار ضعیف و بیکار و بی پول و جوانان و نوجوانانی که آه در بساط ندارند تا خرج کارگر جنسی کنند ، میشد ، با این اوصاف ، وقتی جایی و امکاناتی برای تخلیه فشارهای جنسی ناشی از تحریکاتی که زنان و دختران بی حجاب ایجاد میکنند ، برای همه ی مردان وجود ندارد پس بی حجابی زنان و دختران ، جز اینکه جو جامعه را ملتهب کند و جز اینکه آمار طلاقها و تجاوزها و سقط جنین ها و خودکشی ها را بالا ببرد ، سود دیگری ندارد . بهای بی حجابی در ایران بسیار سنگین خواهد بود که در جوامع غربی هم بهای سنگینی برای آن پرداخته اند و آمار تشکیل خانواده در آن جوامع بسیار پایین آمده و مردان و زنان با عشقهای آزاد امورات خود را میگذرانند که حاصل این رفتارهای آزاد جنسی ، فرزندان تک والد و مادران سینگل و مجرد است و خیانت مردان و زنان متاهل به یکدیگر و آمار بالای طلاق و به دلیل همین مشکلات ، خیلی از جوانان نمیتوانند تشکیل خانواده دهند و نیازهای جنسی خود را از مسیر صحیحی برآورده کنند ، مافیای تجارت سکس در کشورهای غربی با صنعت فیلم پورن و اشاعه ی سکسهای نامتعارف اعم از سکس با همجنس ، سکس با محارم ، سکس با کودکان ، سکس با حیوانات ، سکس با اشیاء به دنبال کسب درآمدهای کثیف از یک نیاز غریزی در نهاد انسانها است و از سویی صاحبان قدرت و ثروت و مافیا از این طریق ، هدف پلید دیگری را دنبال میکنند که آن تحقیر و ذلیل کردن شخصیت مردان و زنان بوسیله ی سکس نامتعارف است و تبدیل کردن آنها به رباتهای بی مغزی که تمام هویت خود را در قالب همان نقشی که آن سکس نامتعارف به آنها داده ، می بینند نقش گِی و نقش لِزبیَن و هویت دیگری اگر دارند تحت الشعاع و زیر تسلط آن هویت جنسی نامتعارف هست و سیاستمداران غرب به دنبال همین هستند که فرد تحت سلطه ی آن هویت نامتعارف جنسی باشد تا بتوانند از او رباتهایی بسازند برای پیاده کردن اهداف خود ، و چیزی قدرتمندتر از نیاز جنسی نمیتواند برای فرد ، هویت غالب تعیین کند ،حتی اگر دکتر و مهندس باشد او در وحله ی اول خود را گی میداند بعد دکتر و مهندس ، خود را با هویت گی میشناسد بعد آن هویت اجتماعی ، از این رو در غرب ، حکومتها با تمام قوا و اهتمام بدنبال این هستند که همجنسگرایی را قبح زدایی کنند که ازدواج همجنس بازان را قانونی میکنند و در مدارس ابتدایی روی کودکان کار میکنند که آنها را با اندیشه ی همجنس گرایی تربیت کنند و برای همجنس گرایان نماد و پرچم و عنوان بوجود آورده اند ، عناوینی مثل رنگین کمانی که در جریان اغتشاشات اخیر هم با مطرح کردن همجنسبازان و نماد و عنوان آنها ، تلاش کردند که از این داستان در ایران ، قبح زدایی کنند و آن را رواج دهند با شعارهای انسان دوستانه و با رنگ و بوی آزادی های بی حد و حصر غربی به مردم القاء کنند که حق هر انسانی هست که با هر جنسی و هر چیزی رابطه جنسی داشته باشد که اینها خلاف تعالیم دینی هست و قدر مسلم خالق انسانها بهتر میداند که انسان چگونه باید نیازهای جنسی خود را برآورده سازد و شکلی جز آنچه خدا تعیین کرده و در خلقت بشر قرار داده ، خارج شدن از حدود انسانیت هست . یک عده ساده اندیش و غرب زده تصور میکنند مشکلی پیش نخواهد آمد اگر زن و مرد با همجنس خود رابطه ی جنسی برقرار کند و نمیدانند که لواط و همجنسبازی عوارض وحشتناکی هم برای جسم و هم روح و روان و شخصیت انسانها دارد، وقتی فرد با همجنس سکس میکند شخصیت هر دو طرف چه فاعل چه مفعول ، بشدت تحقیر میشود و آنان وقتی خود را در حالت ذلت و حقارت و پستی سکس با همجنس می بینند ، از درون فرو میریزند و دیگر از نظر روحی، روانی، فکری ،شخصیتی در خود احساس ارزش نمیکنند و خود را تحقیر شده می بینند و بعد حاکمان و سرمایه داران و صاحبان زر و زور به راحتی میتوانند بر چنین مردان و زنان تحقیر شده حکومت کنند چون میدانند از این تحقیر شدگان دیگر کسی به مخالفت با نظام سرمایه داری ، ندای اعتراض بر نمی آورد چون در خودش ارزش و اقتداری نمی بیند ، خود را یک مفعول مفلوک می داند که وسیله ی ارضای جنسی همجنس خود بوده ، یا یک فاعل بدبخت میداند که نتوانسته جنس مخالف برای نیاز جنسی خود پیدا کند و مشغول سکس با همجنس خود است و او را باید ارضاء کند . تحقیر شدن انسانها ، مهمترین ابزار برای کسب قدرت و ثروت ، زورمداران و صاحبان قدرت و ثروت است . چون آنها میدانند که هرگز نمیتوانند بر انسانی که در خود احساس ارزشمندی میکند حکومت کنند و از او بهره کشی و استثمار کنند و برای استفاده ابزاری از آدمها جهت جنگ افروزی و تخریب و آدم کشی ، هیچکس بهتر از آدمهای تحقیر شده ، نمیتواند اعمال غیر انسانی و ضد بشری و ضد اجتماعی انجام دهد . و این حقیقت بزرگ را امام هادی علیه السلام در حدیثی فرمودند که " مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّهُ .

کسی که نفسش برای او خار و ذلیل شد از شر او ایمن مباش

«کسی که خود را پست می بیند ، از شرّ او در امان مباش».

از این روش تحقیر کردن آدمها ، سازمانهای تروریستی برای تسلط بر اعضای خود و تسلط بر جامعه استفاده میکنند ، آنها ابتدا فردی که وارد سازمان خود کرده اند را بشکل های مختلف تحقیر میکنند تا به او ثابت کنند که به تنهایی هیچی نیست و باید حتما تحت نظر و امر سازمان و افراد بالادستی خود باشد ، در اعترافات اعضای جدا شده از سازمان منافقین ، آنها میگفتند که یکی از برنامه های روتین سازمان این بود که ما را ملزم میکرد برویم صد تا عیب داشته و نداشته برای خودمان پیدا کنیم و بسازیم و بیاوریم در جمع دیگر اعضاء بخوانیم و بگوییم که ما این عیبها را داریم تا هم همه به او بخندند و او را دست بیندازند و تحقیر کنند و هم خود فرد با آن اعتراف کذایی و تحقیری که از سوی جمع دریافت کرده ، دیگر برایش ثابت شود که هیچ ارزشی ندارد تا بعد سازمان بتواند از آن افراد تحقیر شده ، یک ربات کشتار و ترور بسازد تا در مواقع مقتضی به میدان فرستاده تا عملیات تخریب و بمب گذاری و ترور انجام دهند . و بدینوسیله با تحقیر فرد ، قدرت فکر کردن و نقد و انتقاد و مخالفت با دستورات سازمان را از او سلب میکنند چون به او القاء میکنند که او توان تفکر درست را ندارد و باید مطیع و فرمانبر کسی باشد که بجای او فکر میکند .

آنها با فعالیت گسترده در فضای مجازی و با اکانتهای فیک و پُستهای پر از دروغ و فریب ، به دنبال این هستند که حس خود تحقیری در مخاطب ایجاد کنند و او خود را و کشور خود را بسیار ضعیف و حقیر و بی ارزش بداند . و باور نداشته باشد که میتواند کار سازنده ای برای کشورش انجام دهد و بپذیرد که کشورش در حدی نیست که لایق آن باشد که برایش کار سازنده ای انجام داد و باید آن را تقدیم کشورهای غربی و فرهنگ غربی کرد تا بوسیله ی آن کشورها و فرهنگ آنها ،کشور مترقی و متمدن شود و او و مردم او در حدی نیستند که بتوانند کشورشان را به ترقی و خودکفایی برسانند و حتما نیاز به کشور قدرتمند خارجی دارند . این سازمانهای مزدور مدام برای مردم سیاه نمایی میکنند و از هر چیزی یک آیه یأس می سازند که مردم را نسبت به آن ناامید کنند و در این مسیر ستون پنجم داخلی هم به آنها کمک میکنند . ستون پنجم ناشناخته و پنهانی که تحت عنوان مافیا در هر زمینه ای از عرصه های کشور اعم از عرصه اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی یا علمی یا فرهنگی یا هنری نفوذ کرده اند و بوسیله ی دلالان که ابزار دست این مافیا هستند و با دادن رشوه به این و آن از سطوح بالا گرفته تا پایین ، افراد را میخرند تا کار خود را راه بیندازند که در اخبار شنیدیم مدیران سطح بالای چند مرکز مهم اقتصادی را به جرم رشوه دادن و گرفتن دستگیر و محاکمه کردند . و مقابله با این مافیاها کار سختی هست چون شناسایی آن سخت است و مافیا به آسانی کنار نمی رود و از بین نمی رود و ده ها حکومت هم عوض شود آنها همچنان باقی هستند مگر اینکه قوانینی تدوین شود که بصورت محکمی راه را بر نفوذ مافیا ببندد و دست او را قطع کند چون در هر عرصه ای وارد شوند اختلال در آن ایجاد میکنند و نمیگذارند کارها به خوبی پیش رود و به انحاء مختلف در آن سنگ اندازی میکنند . در بازار خودرو ، در بازار گوشت و مرغ ، در بازار مسکن ، در بازار طلا و ارز ، در بازار سهام ، در همه جا هستند . یک عزم جدی و همگانی میخواهد تا بتوان دست مافیا را کوتاه کرد .

به امید آگاهی بیشتر مردم و عزم آنها در جهت از میان برداشتن مافیاها از عرصه های اقتصادی و سیاسی کشور از طرق درست ، نه آن طریقی که دشمن به آنها دیکته میکند که با اغتشاش و تفرقه و کشتار بروند به خواسته هایشان برسند ! بلکه از راه های درست و شرعی و عرفی و اصولی .

بی حجابی در خودرو

بنام خدا

با سلام

در کتاب خدا قران آورده شده بدین مضمون : که ای پیامبر ص به همسران خود و به زنانی که بمن ایمان آوردند بگو که خود را بپوشانند .

که آن بی حجاب تفسیر به رای میکند و میگوید منظور آیه زنان مومن هست و من هم که مومن نیستم پس بیخیال حجاب . در حالیکه آیه قران در زمان پیامبر ص بر کسانی نازل شد که قبلا بت پرست بودند و سابقه ی مومن بودن نداشتند و بتازگی پذیرفته بودند که بتهای متعدد را کنار بگذارند و خدای واحد را بپرستند ، پس خطاب خدا به آن کسانی بود که تازه خدا پرست شده بودند و به وجود خدا ایمان آورده بودند ، نه مومن به آن معنا که مدتهاست اعمال عبادی انجام میدهد که مردم به او میگویند مومن . مردم به کافر و مشرکی که تازه مسلمان شده نمیگویند مومن . پس خدا در حد همان ایمان آوردن به خدا ، آنها را مومن یعنی ایمان آورده ، نام برده . و از آنها خواسته که خود را بپوشانند و این شامل زنان مسیحی و یهودی و زرتشتی هم میشود چون به خدا ایمان آورده اند و بت پرست نیستند ، پس قانون حجاب ، مبتنی بر قانون الهی هست.

در آیه 34 سوره ی نساء « وَ اللاّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ » خدا به مرد میفرماید اگر زن ناشزه و نافرمان بود ابتداء او را نصیحت و موعظه کن بعد اگر توجه نکرد از بستر خواب او دوری و هجرت کن و اگر باز هم دست از سرکشی و نافرمانی شوهر برنداشت ، در آخر واضربوهن که بعضی به زدن معنا کردند یعنی او را بزن و تنبیه کن . ولی معنای اصلی آن ، قطع ارتباط و ترک کردن هست که مصداق همان « منع ارائه ی خدمات » هست . در زبان عربی کلمه ی ضرب چندین معنا دارد از جمله : مثل ، همتا ، قطع کردن ، ترک کردن . که منظور از ضرب در این آیه ، قطع ارتباط و قطع نفقه و ترک و قهر از خانه هست و اگر به مفهوم مثل و همتا ، معنا شود یعنی برای آن زن ناشزه یک الگو و شبیه بیار ، ( حالا یا منظور ، آوردن هوو هست یا نشان دادن الگوهای مناسب در زنان دیگر ) پس می بینید که در قانون خدا هم منع خدمات وجود دارد که به شوهر اجازه میدهد خدمات خود را برای زن ، حذف و او را محروم کند .

پس برای اجرای حکم خدا ، قانون گزار میتواند برای حفظ نظم و آرامش در جامعه مسلمانان ، شخص خاطی را از ارائه ی خدمات اجتماعی محروم کند .

یا فلان مدعی دیگر حقوق زنان بی حجاب که می گوید ، جریمه زنان بی حجاب در اتومبیل حین رانندگی ، مستند قانونی ندارد و جرم هست ، این آگاهی را ندارد که طبق ماده 638 مجازات اسلامی و 45 آیین دادرسی کیفری ، خودرو جزو حریم شخصی راننده نیست که داخل آن هر شکلی خواست ، باشد و هر طوری رفتار کند !! که پس فردا طرف هوس کند با شورت و بیکینی داخل خودرو بنشیند و در آن مواد مخدر بفروشد و یا در آن به فساد و فحشاء بپردازد و شما مدعی ، بیایی بگویی که خودرو حریم شخصی و مثل خانه ی طرف هست پس هر طور که میخواهد میتواند در خودرو اش رفتار کند .

لزوم کار فرهنگی برای ترویج حجاب

بنام خدا

سلام

عده ای غرب زده و از خود بیگانه ، بدنبال آزادی بیکینی و مینی ژوپ و بیرون انداختن و دانس و دیسکو با پسران و مردان و آزادی روابط بی بند و بار از نوع غربی هستند غافل از اینکه اینجا ایران هست و اروپا و امریکا نیست ، اینجا 90 درصد مردم مسلمانند ولی کشور اروپایی 90 درصد مسیحی هستند پس هر جامعه فرهنگ خاص خودش را دارد ، همانطور که نمیشود از یک جامعه ی اروپایی انتظار داشته که به روش و سبک زندگی مسلمانان زندگی کنند ، از یک جامعه ی مسلمان هم نباید توقع داشته باشند که به سبک و سیاق جوامع مسیحی زندگی کند و اسم این خواسته نابجا و غیر منطقی خود را هم بگذارند آزادی خواهی ، که این آزادی نیست بلکه الینه شدن و از خود بیگانگی و فراموش کردن هویت خود هست . آزادی تا جایی معنا دارد که به آزادی سایر کسانی که در کنار ما زندگی میکنند لطمه نزند ، مردان و پسران با ایمان هم حق دارند که وقتی در اجتماع بدنبال کسب و کار میروند چشمانشان به تن و بدن نمایان زنهای ولنگار نیفتد که تمرکزشان از کار کاسته شود و به گناه بیفتند ، این حق آنان هست که در اجتماع با ذهنی رها از مشغولیتهای جنسی به کسب و کار و درس و تحصیل بپردازند و زنان متاهلی که میخواهند همسر و فرزندانشان کانون گرم خانواده داشته باشند حق دارند که همسرشان ، چشم و نگاهش سمت زنان و دختران بی بندو بار کشیده نشود ، پدر و مادرانی که پسران مجرد دارند حق دارند که پسرشان در جامعه ای سالم بدور از شوکهای جنسی که با دیدن زنان و دختران بی حجاب به آنها وارد میشود ، در حال کار و تلاش و درس و تحصیل باشد . و زنان بی حجاب با خودخواهی خود ، حق اقشار مختلفی از مردم را ضایع میکنند که البته خودشان هم درگیر همین زنجیره ی تضییع حق از سوی زنان و دختران بی حجاب دیگر قرار میگیرند و همسرشان چشم به زنهای بی حجاب دیگر میدوزد و با آنها مقایسه شان میکند که یا به خیانت کشیده میشود و یا نسبت به او سردی نشان میدهد وقتی که زن و دختری بی حجاب دل از او می رباید .

در زمانه ای که تهاجم فرهنگی غرب از طریق ماهواره ها زیاد است ، زنان قطعا تحت تاثیر فرهنگ برهنگی حاکم بر فیلمها و سریالها قرار گرفته و از سبک زندگی غربی بی بند و بار و ولنگار تبعیت میکنند و متعاقب آن میخواهند آزادی به شکلی که در غرب دیده میشود ، داشته باشند که طبعا ، عواقب بدی برای جامعه و خود آن زنان خواهد داشت . حتی خود غربی ها هم چند سالی است که متوجه شده اند آزادی هم باید محدودیت هایی داشته باشد و آزادی مطلق ،هم برای جامعه و هم برای خود اشخاص مُضر است . در مدارس و دانشگاه ها باید برای دختران ، یک واحد درسی مستقل جهت توضیح و تبیین فرهنگ و فلسفه ی حجاب گذاشته شود ، باید حقوق زن در اسلام برایشان تشریح شود و با تبلیغات مسموم دشمنان از دین بی خبر ، تصور نکنند دین اسلام پر از محدودیت و ظلم نسبت به زنان است . باید از دانش آموزان و دانشجویان خواسته شود که در باره ی حجاب تحقیق و بررسی کنند و به عنوان کنفرانس یا پژوهش ، روی آن کار کنند و در کلاسها به مباحثه گذاشته شود و دانشجویان با هم تبادل نظر کنند و نظرات موافق و مخالف با هم مناظره داشته باشند ، اگر هر هفته یک واحد درسی یک ساعته برای تبیین حجاب در مراکز دانشگاهی و مدارس ما معین شود ، کم کم قشر جوان با علت و چرایی و فلسفه حجاب آشنا میشوند و با شناخت و آگاهی با مقوله حجاب برخورد میکنند ، این آگاهی دادن مستمر تاثیر گذارتر از یک کلاس نیم ساعته گشت ارشاد که بصورت مقطعی برای کسانی که بخاطر بد حجابی و بی حجابی به کلاسهای ارشاد هدایت شده اند ، برگزار میشود ، که نتیجه ای نداشته و بعضا زنان و دختران میگفتند بارها توسط گشت ارشاد مورد تذکر و بازداشت قرار گرفته اند اما هیچ تاثیری بر تغییر رویه و نگرش آنان نسبت به حجاب نداشته است . چون کار بنیادین نبوده و نهادینه نشده ولی وقتی بطور مستمر و جدی هر هفته بابت تبیین رفتارهایی که زنان باید داشته باشند چه در رابطه با حجاب چه درباره رفتار با همسر و فرزند و والدین و سایر وظایف اجتماعی ، یک ساعت بحث و مباحثه مقرر شود ، تاثیرش در دراز مدت نمایان میشود . و برای این مهم ، حتما باید از اساتید کارشناس و کار بلد و خوش بیان و پر معلومات استفاده شود چون اگر از یک حقیقتی بد دفاع شود منجر به لوث شدن و مضمحل شدن آن حقیقت میشود . وقتی دختری جوان و زیبا، بی حجاب به خیابان میرود به چند گروه از افراد اجتماع آسیب میزند ، یکی به پسران نوجوان و جوان که در اوج نیازهای جنسی و فشارهای جنسی هستند که با دیدن اندام به نمایش درآمده شما تحریک میشوند ولی ایران مثل کشورهای غربی نیست که دختران از 9 سالگی به بعد دیگر بکارت ندارند و کاباره ها و دانسینگها و کلوپهای شبانه ،محل اطفای شهوت آنان هست اما نوجوان و جوانی که در جامعه ی ما تحریک میشود راه درستی برای پاسخگویی به تحریکات ندارد و ناگزیر هست یا فشارها را در خود سرکوب کنند که عوارض روحی روانی برای آنها دارد و سیستم اعصاب را ضعیف میکند و فرد را بسوی افسردگی یا پرخاشگری سوق میدهد ، یا فریب شیطان را خورده و به زنا رو می آورد که حوادث تجاوز به عنف از عواقب این قضیه است تجاوز به کودکان به دختران نوجوان و یا زنا و برقرار ارتباط حرام با جنس مخالف ، و اگر شانس داشته باشد و پول کافی و زرنگی ، شاید بتواند زن و دختر مطلقه یا بیوه ای را صیغه و متعه نماید که این شانس را هم همه ندارند نه زرنگی و سروزبانش را دارند که کسی را پیدا کنند و نه پول و نه پول پرداخت مهریه را دارند ! ممکن است شیطان چنان از نیاز فرد ، سوء استفاده کند که او را به سمت لواط و همجنسگرایی سوق دهد ، این قضایا در کمین پسران و مردان مجرد هست و اما قشر دیگری که از بی حجابی زنان آسیب می بیند ، مردان متاهل هستند که با دیدن بدن زنهای جوراجور که در خیابان و پاساژ و محل کار می بینند و بطور ناخوداگاه با همسر خود مقایسه میکنند که حتی اگر همسرشان زیبا تر یا در سطح آن زنان بی حجاب باشد، باز هم به چشم او نمی آید چون ذاتا تنوع طلب هست و چشمش به زنی که جدید هست و اندامش را هم به نمایش گذاشته میخکوب میشود و در دل تمنای وصال او را میکند که یا به دنبال بدست آوردن آن زن میرود یا زنی مشابه او و رابطه ی پنهانی برقرار میکند که در 90 در صد موارد تبعات بدی برای مرد و خانواده ی او دارد ، چون همسرش بعد از مدتی متوجه رفتارهای متفاوت مرد میشود و بعد که قضیه برملاء شد به دنبال طلاق میرود و چند بچه هم در این میان قربانی میشوند . اگر هم همسر مرد متوجه نشود اما بخاطر حضور زن جدید در زندگی مرد و تبعا ترجیح مرد به همسر دوم ، رفتارهای تبعیض آمیز با همسر اول خواهد داشت که موجب محروم کردن زن اول از حقوق وی میشود و حق او تماما به زن دیگری که بصورت پنهانی وارد زندگی او شده ، تفویض میشود . که این هم برای زن اول لطمات روحی و جسمی و جنسی و مالی بسیاری بیار می آورد هم برای فرزندانی که در این میان وجود دارند که از حق خود محروم میشوند حق در کنار پدر بودن و از تامین مالی برخوردار بودن که بخاطر وجود زن دوم پنهانی ، این حق ضایع میشود ، چون مرد ، تمام وقت یا بیشترین وقت خود را به آن زن پنهانی اختصاص میدهد و وقت بسیار کمی به فرزندان و همسر اول خود میدهد یا اصلا نمیدهد ، در اینجا مشخص میشود که بی حجابی زنان به چند نفر لطمه وارد میکند ، به نوجوانان و جوانان و دیگری مردان متاهل و دیگری زنان متاهل و فرزندان آنان . ممکن است بی حجابان بگویند که بما چه ، آن پسران جوان و مردان متاهل بما نگاه نکنند ، که این نشدنی هست که بگوییم مردان با چشم بند در خیابان ها و بازارها و محل کار ، تردد کنند . و نیز این خواسته غیر منطقی و نا عادلانه هست که زنانی که دم از حق آزادی برای خود میزند اما برای مردان و زنان دیگر ، این حق را قائل نباشد که آنها هم حق دارند راحت در اجتماع تردد کنند نه با چشمهای بسته بخاطر ندیدن بی حجابان ، و زنان متاهل و مردان متاهل هم حق دارند در جامعه ای زندگی کنند که خانواده ی آنها تهدید نشود . ما مسوول هستیم در برابر همه حق هایی که با خودخواهی خود ضایع میکنیم که قطعا کارمای آن را هم خواهیم دید که پسر ما ، همسر ما ، پدر ما ، برادر ما در همین وضعیتی که توصیف شد قرار میگیرند و موجب رنج و عذاب ما میشوند .

رواج بی حجابی برای از بین بردن زاد و ولد

بنام خدا

با سلام

توطئه ی دشمن برای از بین بردن زاد آوری و تولید نسل در ایران از سالها قبل آغاز شده ، از همان زمانی که فهمیدند نه با تحریم اقتصادی میتوانند کاری از پیش ببرند و نه با تهدید نظامی و نه با قتل و ترور مردم عادی و نه با فتنه انگیزی و اغتشاشات دوره ای که هر چند سال یک بار آتش آن را به بهانه های مختلف شعله ور میکنند . پس در اتاق فکرهای اسرائیل،مرکز طراحی نقشه توطئه ها علیه ایران ، به این نتیجه رسیدند که با کلک و ترفندهای مختلف جلوی زاد و ولد نسل ایرانی را بگیرند ، ابتدا آمدند با پخش و توزیع و تولید محصولات تراریخته کاری کردند که جنین پسر در شکم مادر با آلت تناسلی کوچک بدنیا بیاید ، بعد از مدتی این توطئه افشاء شد و در کشور نگذاشتند محصولات تراریخته تولید و یا از کشورهای دیگر وارد شود ، لذا رفتند در اتاقهای فکر نشستند تا نقشه ی دیگری برای جلوگیری از زاد و ولد ایرانیها طراحی کنند و به این نتیجه رسیدند که با تحریمهای حداکثری و گرانی ها که توسط ایادی خودشان و مافیاها صورت میگیرد ، نگذارند جوانهای ایرانی ازدواج کنند تا تولید مثل انجام شود که این نقشه هم چندان کارایی نداشت چون برنامه های حمایتی و تشویقی دولت از ازدواج و تولید مثل و دادن خانه به کسانی که سه چهار قلو بچه دار میشوند و دوران کرونا که آمار ازدواجها بالا رفته بود به دلیل پرهیز از برگزاری مراسم ازدواجها در شلوغی و ازدحام سالنهای عروسی موجب شد آمار ازدواج و زاد آوری تا حدی بالا رود . پس دشمن به فکر نقشه ی دیگری رفت که با داستان گشت ارشاد آن بهانه به دستش افتاد و نقشه ی خود را پیاده کرد تحت شعار زن زندگی آزادی که پیامش آزاد شدن زنان از حجاب و اشاعه ی بی حجابی بود ، تا به این ترتیب جامعه را از زنان بی حجاب اشباع کرده و چشم مردان را به دیدن بدن زنان بی تفاوت نماید طوری که آنقدر برایش عادی شود که مثل مردان اروپا و آمریکا که دیگر دیدن بدن برهنه ی زنان ، نمیتواند آنها را برای عمل جنسی برانگیخته کند و ناچار برای به حرکت درآوردن میل جنسی مردان از فیلمهای پورن استفاده میکنند آنهم بعد از مدتی کم تاثیر شد ، رفتند به سراغ سکس نامتعارف با حیوانات و کودکان و محارم و همجنس و فتیش و رقص میله و استریپ تیز در کاباره ها که بلکه یک تکانی به حس جنسی اشباع شده ی مردان خود بدهند که حالا میخواهند همین اتفاق در جامعه ی ایرانی بیفتد که با رواج بی حجابی ، آستانه ی تحریک پذیری مردان را بشدت پایین آورده که خود مردان غربی برای رفع این مشکل به سراغ مشروب و فیلمهای پورن رفتند بلکه به مرحله ی آمادگی عمل جنسی برسند و حال این داستان در کشور ما هم با ولنگاری زنان و دختران اتفاق می افتد و عملا تولید نسل و زاد آوری مردان کُند یا متوقف میشود که مثل آمریکا و اروپا مجبور شوند ، با مهاجر پذیری و استفاده از زنان و مردان مهاجر به جمعیت خود بیفزایند و وقتی نسل خالص ایرانی با مهاجران از کشورهای دیگر مخلوط شد دیگر حفظ وطن توسط کسانی که یکی از والدینشان اهل و تبعه کشورهای دیگر هست با مشکل مواجه میشود و آن عرق و علق ملی در افراد یک کشور کمرنگ میشود .

آنهایی که ساده اندیشانه به قضیه ی بی حجابی زنان نگاه میکنند نمیدانند که در پس آن چه توطئه هایی برای پایین آوردن جمعیت ایران طراحی شده است وقتی بی حجابی زیاد شود مردان دیگر تمایلشان به ازدواج کم میشود چون نیاز خود را از طریق چشم چرانی و عشقهای آزاد تامین میکنند و به زندگی مجردی روی می آورند و تنهایی خود را با سگ پر میکنند ، بجای ازدواج و فرزند آوری .

با برهنه کردن زنها در جامعه ، به مردها شوک جنسی وارد میکنند و آنها را درگیر مشغولیتهای جنسی کرده و از تمرکز و تفکر در عرصه های پیشرفت و ترقی باز میدارند یا حرکتشان را کُند و لاک پشتی میکنند ، همان اتفاقی که در کشورهای غربی رقم خورده چون میخواستند بازار مصرف لباسها و لوازم آرایش و کیف و کفش کارخانه هایشان را داغتر کنند رفتید سراغ زنها و آنها را از پوشیدگی و ساده پوشی بیرون آوردند تا برای زیباتر و متنوع تر نشان دادن بدنهایشان ، هر چه بیشتر لباس بخرند و لوازم آرایش مصرف کنند و با اینکار زنها را از خانواده و همسر و فرزند دور کردند چون زنی که مدام درگیر مد لباس و آرایش و خودنمایی هست مورد طمع مردان اجتماع قرار میگیرد که همین موجب خیانتها و طلاقها میشود و از طرفی وقتی زنها با تیپ و ظاهر رنگارنگ در جامعه تردد کنند بازار تنوع گرایی مردان هم داغتر میشود و آنها دیگر تن به ازدواج و قبول مسوولیت نمیدهند و ترجیح میدهند در کاباره ها و کلوبها بدون تحمل هزینه های ازدواج ، از زنهای متعدد و متنوع استفاده کنند ، وقتی مردان حاضر به ازدواج نباشند ، دختران و زنان مجرد هم برای رفع نیازهای جنسی و عاطفی خود ، وارد رابطه های آزاد بدون ازدواج یا سایر انحرافات جنسی میشوند و مردان تنوع طلب با زنی به مدت طولانی در ارتباط قرار نمیگیرند چون زیبایی زنان دیگر او را جذب خود میکند ، پس زنان بدون شوهر باقی می مانند و آنهایی هم که شانس ازدواج و بچه دار شدن و خانواده داشتن پیدا میکنند دائم نگران این هستند که آن ازدواج چقدر دوام بیاورد و در اثر خیانت طرفین گسسته نشود و فرزندانشان چه آینده ای در آن جامعه ی پر از فساد و فحشاء خواهند داشت

با بی حجابی ، جو جامعه بدلیل تعرضات جنسی ناشی از تحریک مردان ، برای زنان هم ملتهب و ناامن میشود و از سویی در فعالیتهای اقتصادی اجتماعی فرهنگی علمی جامعه ختلال ایجاد میشود که فکر و ذهن مردان بجای تمرکز بر پیشرفت کاری ، معطوف شود به تن و بدن و مو و روی زنان بی حجاب و آمار خیانت زنان و مردان افزایش یابد و آمار طلاقها بیشتر شود

زنان فرهیخته و با شعور ، توطئه های دشمنان خارجی و داخلی را شناخته و خود را همگام با مصالح جامعه و کشور می نمایند و از پیروی هوای نفس خودداری کرده و از نمایش تن و بدن خود در جامعه پرهیز میکنند و پاداش خود را از خداوند و اولیای دین میگیرند . اما آنان که نافرمانی از خدا و پیامبر و امامان میکنند و دهن کجی به قانون کشور و پیروی از هواهای نفسانی می نمایند ، هم در دنیا و هم آخرت دچار زیان و خسران میشوند .

علت بی حجاب کردن زنان

بنام خدا

با سلام

سرمایه داران و کارخانه داران غرب در قرن 18 برای مصرف بیشتر محصولاتشان به فکر ایجاد جامعه ی مصرفی افتادند و این مصرف زدگی فقط بوسیله ی زنان حاصل میشد ، آنها با هدف ایجاد مصرف بیشتر محصولات کارخانه های لباس و پوشاک زنانه و کیف و کفش و لوازم آرایش و عطر و سایر ملزومات زنانه ، اقدام به بی حجاب کردن زنها کردند و بوسیله بدن زنها ، محصولات آن کارخانه ها را تبلیغ میکردند و متعاقب بی حجابی زنها بازار پر سود دیگری ایجاد میشد و آن بازار فروش تن زنهای بی حجاب بود چون زنهای بی حجاب با تن و بدن خود مردها را تحریک میکردند که بالطبع نیاز به مراکزی برای فرونشاندن آن تحریکات بوجود می آمد و به این ترتیب با استفاده ابزاری از زنها ، تجارت پرسودی را به راه انداختند ، تا آن زمان زنهای غربی پوشیده در لباسهای بلند با آستین بلند و یقه بلند که گردن را هم می پوشاند و کلاه هایی که سر را پوشش میداد ، بودند و ابتدا با زنهای بازیگر و مدل شروع کردند تا آنها الگوی زنان جامعه شوند برای تبلیغ بی حجابی و پس از آن که بی حجابی در جامعه فراگیر شد ، مشکل خیانت مردها و بی وفایی زنها و از هم پاشیدن کانون خانواده ها ایجاد شد و پرهیز جوانان از ازدواج به دلیل ترس و نگرانی از خیانت و بی وفایی همسر و رو آوردند به عشق آزاد و استفاده از مراکز فساد و فحشاء و اگر هم ازدواجی صورت میگرفت از فرزند آوری خودداری میکردند و به جای آن ،نگهداری از سگ را جایگزین و تبلیغ میکردند و به این ترتیب تجارتی پر سود از فروش سگ ایجاد میکردند و به مرور با گران کردن مراکز فساد و فحشاء ، جوانان کم بضاعت را سوق دادند به سمت همجنسگرایی و صنعتی دیگر برپا کردند برای فروش آلات و ادوات جنسی جهت کسانی که قادر به ازدواج نیستند و حتی پول استفاده از مراکز فساد را ندارند . بعد از مدتی زنهای بی حجاب بعلت تحریک مردان ،در جامعه مورد اذیت و آزار یا تجاوز قرار گرفتند و از سویی حقوق و دستمزد آنان کمتر از مردان بود از این رو جنبشهایی بوجود آمد برای احقاق حق زنان که از نظر حقوق و دستمزد ، مساوی مردان شوند و نیز قوانینی در حمایت از آنها در برابر آزار و اذیت همسر و یا تعرضات جنسی از سوی مردان دیگر ، وضع و اجرا شود که رفته رفته این مطالبه گری به مسیر افراط افتاد و خواهان آزادی های افسار گسیخته دیگری برای زنان شد طوری که از قدرت مرد خانواده بسیار کاسته شد و موجب شد مردان را به سمتی سوق دهد که ترجیح دهند بدون ازدواج رسمی با زنی ازدواج کنند تا چنانچه به عدم تفاهم رسیدند بتوانند به راحتی و بدون هزینه از هم جدا شوند که در جوامع غربی اروپایی بسیاری از خانواده ها که دارای فرزند هم هستند مشاهده میشود که بدون ازدواج رسمی تشکیل خانواده داده اند و اغلب چون ازدواج قانونی نبوده با کوچکترین ناسازگاری به راحتی خانواده را ترک میکنند . این حاصل آزادی زنان در غرب هست که به جایی میرسد که برای خانواده ، دیگر نه زنی می ماند نه زندگی !!

وقتی کانون خانواده ها سست و متزلزل شود و زنان و مردان و فرزندانشان با از دست دادن خانواده ، دچار بی ثباتی عاطفی و روحی و روانی و فکری شوند به چرخه ی اقتصاد جامعه هم لطمه وارد میشود چون انسانها با وجود مشکلات خانوادگی و روحی روانی قادر نخواهند بود ثروت سازی کنند ، هر قدر هم سیاستگزاران جامعه سعی کنند مردم را با سرگرمی های کاذب و مشروب و مواد مخدر از فشارهای روحی روانی رها کنند . سرگرمی هایی مثل کاباره ها ، دانسینگ ها ،دیسکوها ، نایت کلوبها ، کازینوها ، بار و مشروب فروشی ها و کنسرتها و فستیوالها و امثالهم . اما همین سرگرمی ها خود عامل لطمه به قشر جوان جامعه میشود که آنها را خوشگذران و راحت طلب بار می آورد که حوصله درس و تحصیل تا مدارج بالا را ندارند و همین موجب میشود کشورهای غربی دائما در کمبود نیروی انسانی متفکر و مهندس قرار بگیرند و ناگزیر شوند به وارد کردن مغز و تفکر افراد دانش آموخته از کشورهای دیگر ، بخصوص کشورهای فقیر که جوانان آن حاضرند با اقل دستمزد کار کنند فقط به این امید که از جهنمی که در کشور خودشان توسط همین استکبار جهانی ، برپا شده رهایی پیدا کنند ، کشورهای فقیری که با نام جهان سوم نامگذاری شده اند ، که فقر آنها هم ناشی از دخالت همان کشورهای جهان اول و دوم هست والا خودشان منابع طبیعی دارند نیروی کار دارند مغز و اندیشه دارند اما استقلال ندارند چون کشورهای قلدر و مستکبر اجازه نمیدهند که آنها مستقل شوند و کشورشان را بسازند و آنها را وابسته و ناتوان و ناآگاه میخواهند تا بتوانند توی سر آنها زده و ثروتشان را غارت کنند .

بعد از انقلاب دشمن در خصوص حجاب زنها که بقول خودشان قدرت جمهوری اسلامی در حجاب زنها هست پروژه ای را کلید زد که بوسیله ی ترنس های پسر ، مدل لباسهای نامتعارف را مد و رایج کنند ، چون زنها و دخترها حیاء داشتند یا از مزاحمین جنسی ، می ترسند با آن مدل لباسها وارد جامعه شوند لذا برای بار اول پوشیدن و مد و رایج کردن آن ، از ترنس های پسر استفاده کردند که اگر از سوی مردان به آنها تعرضی شد بتوانند از پس مزاحم برآیند، آنها مانتوهای توری ، کوتاه ، بی دگمه ، بی آستین و نیم آستین ، با پارچه های جلب توجه کننده لَخت و براق یا رنگ بدن و پر از تزئینات یراق و گیپور و شلوارهای استرچ نازک چسبان رنگ بدن می پوشیدند و وارد کوچه و خیابان میشدند ، بعد که ترنسها آن نوع پوشش را در جامعه جا می انداختند و زنان و دختران هم به تبعیت از مد به سراغ آن مدل لباس و مانتو و شلوار میرفتند ، تولیدی های لباس هم متعاقب آن با دوخت انبوه از آن مدل لباس و مانتو به پروژه ی زدودن حجاب از زنان و دختران جامعه وارد میشدند طوری که زن و دختر با حجاب وقتی میخواست مانتو بخرد به سختی مانتویی مناسب شأن خود پیدا میکرد . لذا باید نظارت دائمی بر کار تولیدی های پوشاک زنانه برقرار باشد و به موازات آن تولیدی هایی بوجود آورد یا تولیدی های موجود را تشویق کرد که پوشاک زنانه منطبق بر معیارهای دینی تولید کنند و نمایشگاه های مد و حجاب ایجاد کرد و پارچه های چادری را به قیمت ارزان در اختیار علاقمندان به حجاب قرار داد و برای پیشگیری از رواج بی حجابی ، ابتدا از مراکز درمانی ، نظارتها را اعمال کنند چون اولین گروهی که بی حجابی را آغاز کرد همین مراکز درمانی و پزشکی و مطبها بودند که روسری و شال را تبدیل به کلاه کوچکی کردند با لباس کار کوتاه که حجم باسنشان را نشان میدهد و آستین های کوتاه و آرایش های غلیظ و لب و لوپ ژل زده و ناخنهای بلند لاک زده ، انگاری به مهمانی آمده اند . زنان و دخترانی که به درمانگاه ها و دندانپزشکی ها و مطبها و داروخانه ها میروند از همین زنان پرسنل مراکز درمانی و داروخانه ها الگو میگیرند و در جامعه ظاهر میشوند و چون اغلب بخش خصوصی هستند و اختیار اداره محل کار دست خودشان هست پس هر طور دلشان بخواهد ظاهر میشوند . بعد از مراکز درمانی باید به سراغ فروشگاه های زنجیره ای و مجتمع های تجاری و مال های بزرگ بروند که بعضی زنان و دختران وقتی پا به آن مراکز میگذارند فراموش میکنند در ایران اسلامی زندگی میکنند و جوّ برشان میدارد وارد کشور اروپایی شده اند و چون آن مکانها را خالی از نظارت و شلوغ می بینند خود را مختار و آزاد می بینند که کشف حجاب کنند . باید ضابطه ای برای ورود زنهای بی حجاب به مراکز فروشگاهی و تجاری قرار دهند که بازدارنده باشد نه اینکه طرف از در ورود با روسری وارد شود ولی در داخل مجتمع تجاری کاملا کشف حجاب کند . بالاخره باید بفهمند در کشوری اسلامی زندگی میکنند که حجاب ، جزو قانون آن کشور هست و باید به قانون احترام بگذارند و بدانند جامعه ای که در آن تردد میکنند مال همه هست و تنها مال آنها نیست که بگویند هر طور دلم میخواهد در آن جامعه ظاهر میشوم ، فقط خانه ای که در آن سکونت دارند مال آنها هست و مختارند هر طور که مایلند در آن ظاهر شوند . و افرادی که در جامعه حضور دارند مال آن زنهای بی حجاب نیستند که بگویند هر طور بخواهند با بی بند و باری خود بر روی روح و روان و اعصاب و جسم آنها تاثیر منفی بگذارند . و آن افراد جامعه ، شوهر زن دیگری هستند ، پدر خانواده ای هستند . پسر مادری هستند . و آن دختر و زنی که از دیدن این زنهای بی حجاب الگو گیری میکنند و خود را شبیه آنها میکنند ، زن و همسر مردی هستند که مایل نیست همسرش بی حجاب باشد ، یا در اثر بی حجابی نظر مرد دیگری را جلب کند و آن مرد با زن او ارتباط برقرار کند .

و دختر خانواده ای هستند که برادر و پدر آن خانواده نمیخواهد دیگران با دیدن ولنگاری خواهرش و دخترش او را مورد چشم چرانی و یا مزاحمت قرار دهند و یا موجب فریب خوردن او شوند

پس می بینید که بی حجابی اگر افسار گسیخته باشد چه لطماتی به جامعه می زند و به سلامت روحی و روانی و جسمی و جنسی مردم و نمیتوان آن را امری فردی دانست که صرفا فرد میتواند درباره ی آن تصمیم بگیرد که باشد یا نباشد . بی حجابی کل جامعه را تحت تاثیر منفی خود قرار میدهد و زن بی حجاب در برابر همه ی آحاد جامعه مسئول هست

در جوامع غربی از زن استفاده ابزاری میشود برای فروش کالاها و تبلیغ آن و در زمان شاه هم شاهد بودیم زن و دختری مینی ژوپ پوش کنار یک ماشین لباسشویی میرقصد و آن را تبلیغ میکند یا روی ماشینی دراز کشیده و با خنده ای مکش مرگ ما ژست گرفته و یا برای تبلیغ خوراکی آن را با عشوه و لوندی میخورد ! استفاده ابزاری از زنها برای جلب مشتری و فروش . باید در این زمینه فرهنگ سازی بشود تا دوباره به جاهلیت گذشته برنگردیم که برای زدودن آن انقلاب مردمی اتفاق افتاد .

تولیدی ها و شبکه ی توزیع لباس باید در بازارها و فروشگاه ها البسه حجاب را بهتر و متنوع تر کنند و به البسه ی داخل بوتیکها و پاساژها نظارت کنند که چه البسه ای برای زنان و دختران ارائه میشود ؟ آیا سالنهای مد در هر منطقه از سطح شهر برپا میشود که مثل خارجی ها که صنعت مد و سالنهای مد دارند ، زنها و دختران بتوانند مدلهای متنوع البسه را بر تن یک مدل ببینند و الگوی درستی به آنها ارائه شود بجای اینکه یک تولید کننده بر حسب سلیقه ی شخصی خود و پیروی از مدهای غربی آنها را تولید و عرضه کند . آیا در شبکه های تلویزیونی مثل خارجی ها که شبکه ی مد بنام فشن تی وی دارند ، ما هم یک شبکه تلویزیونی برای ارائه الگوی نوع لباس و پوشش داریم که زنان و دختران ما با دیدن آن علاقمند به مدهای منطبق با فرهنگ ایرانی اسلامی شوند ؟

فقر یکی از عوامل بی حجابی است

بنام خدا

با سلام

یکی از دلایل ولنگاری زنان و دختران و لباسهای نامتعارف آنان ، فقر است که با استرچ چسبان رنگ بدن که برای داخل منزل یا زیر شلوار هست به کوچه و خیابان می آیند و یا با مانتو بی دگمه و باز که زیر آن بلوز و شلواری تنگ پوشیده اند ، چون آن شلوار استرچ قیمتی ندارد در برابر شلوار لی های چند میلیونی ،

سوای تمایل به نمایش بدن و جلب توجه و یا لجبازی با اکثریت جامعه ، همانا گرانی مانتو و شلوار لی و جین موجب میشود زن و دختر ببینند پول خرید شلوار لی و جین یکی دو میلیونی را ندارند پس آن استرج را می پوشند و به خیابان می آیند ، یا می بینند مانتوی درست و حسابی بالای یک میلیون قیمتش هست که البته این قیمتها برای همان قشر متوسط جامعه تخمین زده شده والا اقشار مرفه که البسه چند میلیونی می پوشند ، اما برای همین قشر پایین و متوسط جامعه که اغلب کارگر و کارمند و بازنشسته و مستمری بگیر هستند که حقوق بالایی نمیگیرند ، هزینه کردن نصف حقوق برای دو دست شلوار و مانتو درست و حسابی.

در اروپا و امریکا ، بیشتر مد لباسها مثل شلوار کوتاه و نیم تنه و مینی را فقرای جامعه مد کردند وقتی که در نوجوانی قد کشیدند و دیگر شلوار سال گذشته برایشان کوتاه شد و پولی هم برای خرید مجدد آن نداشتند پس همان شلوار کوتاه را پوشیدند و آن را مد کردند و شلوار لی آنها در اثر چند سال پوشیدن رنگ و رو رفته و پاره شد و پولی نداشتند نوی آن را بخرند و به پوشیدن همان شلوار رنگ و رو رفته و پاره ادامه دادند و آن را تبدیل به مد کردند و مردم می دیدند در کوچه و خیابان دختران و پسران خوش قیافه نوجوان و جوانی تردد میکنند که شلوار لی رنگ و رو رفته و پاره پاره شده به پا دارند و یا شلواری کوتاه که برای اینکه کوتاهی آن را پنهان کند کمر آن را بقدری پایین بسته که از پایش پایین میافتد و یا شلوار فاق کوتاه و تیشرتی کوتاه که نافش نمایان است که علت کوتاهی شلوار و بلوز او همان قد کشیدن در سن رشد بوده که چون پولی نداشته متناسب با رشد بدنش ، لباسش را هم تغییر دهد ناچار با همان شکل و وضع می پوشد و رفته رفته آن را تبدیل به مد میکند که بعدها قشر ثروتمند هم از همان شکل البسه ای که فقرا به دلیل نداری بر تن کردند و تبدیل به مد کردند پیروی میکنند که می بینی یک سلبریتی هالیوودی که ساکن بورلی هیلز هست شلوار لی پاره پاره و رنگ و رو رفته پوشیده ، یا مثل جاستین بیبر شلواری پوشیده که دارد از پایش پایین می افتد ! این مدل شلوار مال آن پسر فقیری هست که شلوار برادر بزرگتر و پدر یا شخص دیگری را می پوشد که اندازه ی او نیست و از پایش می افتد .

بنابراین علت مد شدن بیشتر لباسها ، ریشه در فقر و عدم توانایی خرید لباس جدید دارد لذا بهتر هست متولیان و مسئولین امر حجاب و عفاف فکری برای تهیه و توزیع لباسهای ارزان ، شلوار لی و مانتو و پارچه های ارزان و چادر ارزان نمایند که خیلی از آنهایی که تمایل به استفاده از چادر دارند یا حتی چادری بودند اما به دلیل گرانی چادر از پوشیدن آن صرف نظر کردند . بعد در کنار تهیه و توزیع ارزان قیمت و با کیفیت البسه ی زنانه و دخترانه ، مدسازها و مزونها و فشن شو ها را حمایت کنند تا طرحهای عفاف و حجاب خلاقانه ای روی لباسهای زنانه پیاده کنند و بازار را اشباع کنند ، آنوقت می بینند که خیلی از زنان و دختران بدون هیچ اجبار و اکراهی ، لباس و شلوار و مانتویی پوشیدند که حجابشان را تامین میکند با پارچه های خوب و طرحهای قشنگ و زیبا و قیمتهای ارزان و مناسب قشر متوسط و پایین جامعه که اگر این قشر برای پوشش و لباسش فکری نشود هر آنچه از سر فقر بپوشند ، تبدیل به مد خواهند کرد که سرایت میکند به طبقات بالاتر و آنها هم همان نوع پوشش را به عنوان مد تبعیت خواهند کرد

کشور ما میتواند مثل فرانسه و ایتالیا که مهد مد و فشن در اروپا هست ، مهد مد لباسهای اسلامی و پوشیده برای کشورهای مسلمان باشد

با برپایی دائمی و مستمر نمایشگاه های لباس و نظارت مداوم بر آنها و بر تولیدی های پوشاک زنانه اینکه چه البسه ای برای زنان تولید کنند که در عین زیبایی ، پوشیدگی آنها را هم در بر داشته باشد و به بهترین تولید کنندگانی که البسه ی زنان را در عین زیبایی با رعایت حدود حجاب تولید میکنند جایزه و پاداش داده شود . زنان ما باید مدسازان معتبر و معتقد و متعهد داشته باشند که لباسهایی زیبا و منطبق بر حدود شرع تولید کنند ، تا مد لباسهای زنان ما به دست کشورهای غربی و افراد غرب زده و مد سازان ناشناخته و یا مغرض و دستور گرفته از دشمن ، تعیین نشود .

خارجی ها برای کسب درآمد ، مدام در حال مد سازی و ارائه ی مدهای گوناگون برای البسه ی زنان هستند ، باید ما هم مثل خارجی ها ، صنعت مد داشته باشیم ، فشن شو برای هر فصل از سال داشته باشیم برای دادن الگو به زنان جامعه که چه لباسهایی میتوانند بپوشند که در عین زیبا و متنوع بودن ، حدود پوشیدگی هم در آن رعایت شده که اگر در این صنعت رشد کنیم و مطرح شویم ، کشورهای مسلمان در منطقه و سایر مسلمانان دنیا هم از مدهای زیبای ما خریداری میکنند و با صادرات به خارج منبع درآمدی عالی برای کشور مهیا میشود همانطور که برندهای مطرح لباس و کیف و کفش در اروپا و امریکا به سراسر جهان صادر میشود . چرا ما مدساز البسه ی اسلامی برای حفظ عفاف زنان و دختران مسلمان کشورمان و کشورهای منطقه نباشیم؟ و آنها در خلاء نداشتن الگوهای زیبا و مناسب ، ناچار از الگوی لباس پوشیدن اروپاییها و امریکاییها تقلید و تبعیت کنند ، که مد آنها ، پیروی فرهنگی از آنها را هم به دنبال دارد ، به مصداق مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنهُم ، کسی که شبیه قومی شد ، پس از آنهاست ، بعد میگوییم چقدر در کشورهای آسیایی مثل کره و ژاپن و کشورهای عربی و ترکیه غرب زدگی وجود دارد ، چون دشمن با همین صنعت مد و فیلم و سینما و هالیوود و رسانه و تلویزیون و ماهواره ، در هر کشوری نفوذ کرده و فرهنگ خود را صادر نموده و با همان صدور فرهنگ در هر کشوری ، لشکری برای خود بوجود آورده که به وقت مقتضی میتواند از آنها برای اعمال فشار و ایجاد تغییر در نظام و سیاست آن کشورها سوء استفاده کند ، ضربه ای که دشمن با تهاجم فرهنگی به کشورها میزند با حمله ی مستقیم نظامی نمیتواند بزند .