FARIBA9999
˙·٠•●معجزه قرآن و ادعیه ●•٠·˙ | آبان ۱۴۰۰

برای پیدا کردن دزد و اشیاء دزدیده شده

 

 

برای پیدا کردن دزد و اشیاء دزدیده شده

این ذکر را بخوانید اگر کسی با شرایط گفته شده آنرا انجام دهد محال است که به گمشده یا دزدیده شده خویش نرسد. از عارف فرزانه آیت الله بهجت (ره) سئوال شد :

برای یافتن چیز دزدیده شده ویا گم شده چه باید کرد؟

ایشان فرموده بودند برای یافتن هر چه که گم شده ویا دزدیده شده اگر چه انسان باشد این ذکر را بسیار بخوانید تازمانی که یافته شود:

اَصبَحتُ فی اَمانِ الله ،اَمسَیتُ فی جَوارِ الله

 

وفق برای محبت و احضار و بازگشت همسر

 

 برای محبت و احضار

وفق زیر را بکش و یک سنگ سنگین هم بالای آن قرار بده و موقعی که می خواهی سنگ را بر روی آن بگذاری اسم طرف رو با اسم مادرش رو به زبان بیار و بگو هر چه سریعتر برگردد فلان بن فلان

عدد 786 که حساب ابجد بسم الله الرحمن الرحیم هست را بالای جدول می نویسند

 

438
951
276

 

برای محبت و احضار

طلسم زیر را بر سفال آب ندیده نوشته و در آتش بیاندازید سریع باز گردد
یا رعیوس (یک طرف سفال بنویسید)
اِرجَعونی فلان بن فلان (طرف دیگر سفال بنویسید)

 

برای محبت این طلسم را با خود داشته باشد 

8122465
71251912
212181121
22216151
111042212

 

محبت با اسمائ الهی

هر گاه خواسته باشی کسی را دوست خود گردانی باید اسم او را ملاحظه کنی که چند حرف است و در ازای هر حرفی از اسم او یک اسم از اسمائ الهی که اولش همان حرف باشد پیدا کرده و در روز پنج شنبه یا چهارشنبه در مربعی به نظم طبیعی ثبت کنی و با خود داری که بسیار مجرب است مثلا احمد نامی را اگر بخواهی با تو دوست و مهربان شود چهار اسم که الله و حبیب و مقیم و دیّان باشد
مناسب حروف اوست مثل شکل زیر :

 

برای اسم احمد

اللهحبیبمقیمدیّان
مقیمدیّاناللهحبیب
دیّانمقیمحبیبالله
حبیباللهدیّانمقیم


 

طلسمی جهت ازدواج

 

طلسمی جهت ازدواج

طبق آداب دعانویسی بنویسید و با خود نگه دارید


یا معشر الرجال قد سلبت عقولكم حاملة كتابی هذا كسلب الثمرة من شجرها والحبة من أكمامها والزهر من هیاكله وألقیت علیكم محبة و عشقا و میلا و تهیجا لا طاقة لكم بالجلوس حتى یتزوجها واحدا منكم باهل علنیه حركوا الأرواح الروحانیة المتكفلة بالزواج فینظرون إلى حاملة كتابی هذا كنظر الشمس المنیر و كنظر زلیخة لیوسف علیه السلام انحلت عقدتها واقترب زواجها آمین آمین آمین

 

برای خواستگاری
هرگاه کسی این آیه شریفه را بر کاغذی بنویسد و به بازوی راست ببندد هرجا که برای خواستگاری رود به او جواب مثبت می دهند (انشاء الله)
((قل ان الفضل … تا … ذوافضل العظیم)) ( آل عمران آیه ۷۳ و ۷۴)

 

 

آیه الکرسی مغربی

آیه الکرسی مغربی

جهت مطلب مشروعه بمدت چهل روز هر روز یک بار بخوانید برای جلب محبت بی اندازه و برای زبان بند بسیار نافذ و مجربست


بسم الله الرحمن الرحیم اللهُ لا اِلهَ اِلاّهُوَالحَیُّ القَیّوُم عَزَمتُ عَلَیکُم وَ اَقسَمتُ عَلَیکُم بِرَبِّ المَلائِکَةِ وَالرّوُح اَجِب یا جَبرائیل یا فَتمائیل سامِعَاً مُطیعاً بِحَقِّ لا تَاخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّمواتِ وَ ما فِی الاَرض عَزَمتُ عَلَیکُم وَ اَقسَمتُ عَلَیکُم بِرَبِّ المَلائِکَةِ المُقَرَّبین اَجِب یا میکائیل یا خَرقائیل یا ما یائیل یا میقائیل یا قَمنائیل سامِعاً مُطیعاَ بِحَقِّ یَعلَمُ ما بَینَ اَیدیهِم وَ ما خَلفَهُم عَزَمتُ عَلَیکُم وَ اقسَمتُ عَلَیکُم بِرَبّ ِالمَلائِکَةِ المُقَرَّبین اَجِب یا شورائیل یا عزرائیل یا سامائیل یا احمائیل سامِعاً مُطیعاَ بِحَقِّ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطوُنَ بِشَیءٍ مِن عِلمِهِ عَزَمتُ عَلَیکُم وَ اَقسَمتُ عَلَیکُم بِرَبِّ المَلائِکَةِ المُقَرَّبین اَجب یا میکائیل یا خفلائیل یا طومائیل یا موتائیل سامِعاً مُطیعاً بِحَقِّ الاّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرسیُّهُ اَلسَّموات وَالاَرضَ عَزَمتُ عَلَیکُم بِرَبِّ المَلائِکَةِ المُقَرَّبین اَجِب یا فَتحائیل یا زویائیل یا قتمائیل یا سَمعائیل سامِعاً مُطیعاً بِحَقِّ وَ لا یَوُدُهُ حِفظِهُما عَزَمتُ عَلَیکُم وَ اَقسَمتُ عَلَیکُم بِرَبِّ المَلائِکَةِ المُقَرَّبین اَجِب یا بَرقائیل یا شَرقائیل یا هرقائیل یا طوقائیل سامِعاً مُطیعاً بِحَقِّ وَ هُوَ العَلی اَلعَظیم عَزَمتُ عَلَیکُم وَ اَقسَمتُ عَلَیکُم بِرَبِّ المَلائِکَةِ المُقَرَّبین اَجب یا بربائیل یا برتائیل یا هرقائیل یا طرقائیل سامِعاً مُطیعاً بِحَقِّ الاَسماءِ الاَعظَم اَن تَقضی لَنا حاجاتُنا بِرَحمَتِکَ یا اَرحَم الرّاحِمین وَ بِحَقِّ حمعسق.

شش دستور زبان بند

 

برای کسانیکه اخلاق تند دارند

(ایه ی ۱۱۵/سوره انعام) را ۴۰ مرتبه بخوانید وبه ان شخص بدمید ویا ۴۰ مرتبه به خوراکی (شیرینی ویا هر چیز شیرین) بخوانید و بدمید و بدهید شخص مورد نظر بخورد . تا ان شاءالله و به خواست خدا مهربان گردد:

(وتمت کلمت ربک صدقا…(تا) وهو السمیع العلیم)

 

بسته شدن زبان

دعای زیر را نوشته و بر روی آن یک سنگ سنگین قراردهید زبان آن شخص بسته می شود و با شما با محبت رفتار می کند
یا معشَرَ الجِنِّ وَ اَلاِنسِ اِنَ استَطعتِمُ اَن تَنفَذوا مِن اَقطارِ السَمواتِ وَ الاَرضُ فَانفَذوا لا تَنفَذون اِلّا بِسُلطان لسان فلان بن فلان علی حب فلان بن فلان
توجه :
اسم طرف و پدرش و بعد اسم خودت و پدرت مثلا: حمید بن مجید علی حب کریم بن سعید اگر زن بود مثلا: لیلا بنت مجید علی حب سمیره بنت سعید

 

زبان بند و کار گشا :: با حرف جیم :: بسیار مفید

اگر کسی حرف جیم را 53 بار در هنگام طلوع افتاب بنویسد و با خود نگه دارد زبان دشمنانش بسته خواهد شد و اگر از کاری بیکار شده باشد به ان کار باز خواهد کشت و در زمان نوشتن این اذکار را بگوید

یا باریء یا كبیر

 

برای بسته شدن زبان دشمنان و بر آمدن حاجات

این کلمات را به یک مجلس هزاروپنجاه نوبت بخواند البته مرادش بزودی حاصل میشود: کهیعص – حمعسق
کیفییت خواندن کلمات

( کاف- ها- یاء – عین- صاد)

 حاء- میم- عین- سین- قاف

 

می خواهد زبان کسی را ببندد

قبل از این که پیش او برود 7 بار سوره کوثر بخواند و بعد با او صحبت کند البته در موارد ضرورت و مشروع و با اعتقاد کامل باشد

 

 برای بستن زبان 

حمد را ده بار خوانده وبه طرف آن شخص بدمید.

 

 


 

برگرداندن فرد غایب

 

برگرداندن فرد غایب

هرکس منتظر شخص غایبی بود باید با طهارت و رو به قبله در یک مجلس و بدون اینکه با کسی صحبت کند این آیه را ۲۰۰ مرتبه بخواند بدون شک در خواب یا بیداری مقصود خود را می بیند
سوره حج آیه ۷۰
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِی كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ

 

در مورد فرد غایب

هر كس نیمه های شب در گوشه های خانه اش بایستد .70 مرتبه (المعید) را تكرار كند و بگوید ( یا مُعید رُدَّ عَلی كذا) و به جای كذا نام گمشده یا غایبش را بنویسد در همان هفته خبر از گمشده یا غایبش به او رسد یا خودش برسد.هم چنین هرگاه کسی سوره مبارکه حمد را وارونه به نام غایب و مادرش بخواند بدون شک باز خواهد گشت .

 

برای غایب

برای گمشده و غایب باید چهار گوشه کاغذ (( شهید حق )) بنویسد و نام گمشده و غایب را در وسط کاغذ بنویسد و در هنگام نیمه شب به زیر آسمان آید و نظر در آن کند و ۷۰ با بگوید (( اَلشَّهیدُ الحقّ )) بسیار نافع است.

 

 برای غایب

خواندن اسم (( الذاری )) از برای رد غایب مفید است و چون از غایب خبری نباشد در هنگامی که شب از نصفه گذشت برخیزد و بگوید :

(( یا زاری یا معید رد علی فلانا )) و نام آن غایب را بگوید در همان هفته خبری از او میرسد (انشاءالله).

 

 در پی بردن از احوال غائب

بعد از نماز خفتن با اب پاک غسل کند و بر کف دست خود این کلمات را بنویسد پیر در خواب او را از احوالات ان باخبر کند کلمات اینست: سعضلم سح صصعصح محسن العلی حمل صع لا لا اله الا الله

 

گشایش رزق و روزی

 

گشایش روزی و ادای قرض:

ابو بصیر نقل می‌کند: به حضرت صادق (علیه‌السلام) از حاجت خودم شکایت کردم و از آن حضرت خواستم که به من دعایی جهت رزق بیاموزد.

حضرت صادق (علیه‌السلام) فرمود: در نماز شب، وقت سجده (در روایت دیگر: در سجده آخرِ رکعتِ هشتمِ نافله شب) این دعا را بخوان:

یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ یا خَیْرَ مَسْئُولٍ وَ یا اَوْسَعَ مَنْ اَعْطی وَ یا خَیْرَ مُرْتَجیً اُرْزُقْنی وَ اَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ وَ سَبِّبْ لی رِزْقاً مِنْ قَبْلِکَ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ.

حضرت این دعا را به من تعلیم فرمود، از وقتی که من آن را خواندم، دیگر محتاج نشدم.

 

 

برای بدست اوردن مهر کسی

 
 

برای بدست اوردن مهر کسی :

سوره یس رو ختم کنید به این صورت

بسم الله الرحمن الرحیم 7 مرتبه

یس 7 مرتبه

به هر مبین که رسیدید ذکر حاجت کنید

به همین شکل به آیه 58 سلام قولا من رب الرحیم که رسیدید

این آیه را 72 مرتبه بگویید و ذکر حاجت کنید

سپس ادامه سوره تا انتها و بعد از اتمام 

11 مرتبه صلوات در سجده و یکمرتبه هم ایستاده

و عرض ارادت به ساحت مقدس آقا بقیة الله ارواحنا فداه

آیه 20 سوره مزمل را 5 مرتبه به گلاب بخوانید و بخورید
 

 

برگشت امانت غصب شده


  
 
برگشت امانت غصب شده

اگر به کسی چیزی امانت دادید و حاضر به پس دادن آن نبود این دستور را به کار گیرید که مجرب است دستور این است :

دویست مرتبه بعد از هر نماز به نیت ارجاع امانتی توسط شخص بگویید

یا قاهرُ ذو الْبَطْش ِالشَّدید اَنتَ الَّذی لایُطاقُ انْتِقامَه

هینطور ادامه دهید می بیند طولی نمی کشد که شخص امانتی را به شما پس خواهد داد
  

 

 

وضع اسفناک بعضی مراکز بهزیستی اعصاب و روان ( امید بی فردا )

بنام خدا

با سلام

یکی از آشنایان ، دخترش چندین بار شکست عاطفی میخورد که در آخرین شکست که در سن 39 سالگی اتفاق میافتد که همکار آقا در اداره به او پیشنهاد ازدواج میدهد و مدتی با هم معاشرت داشتند اما ناگهان یکی از همکاران خانم که به ازدواج قریب الوقوع این دو حسادت میکرده ، میرود با هزار کلک ، آقا را به سمت خود میکشاند و از ازدواج منصرف میکند چون در برابر چشم همه همکاران ، رابطه ی دوم شروع شده، خانم قبلی بشدت تحقیر و خرد شده و غصه ی از دست دادن اخرین امید ازدواج ، او را بسمت جنون میکشاند و دچار اسکیزوفرنی از نوع کاتاتونیک میشود که حادترین شکل شیزوفرنی هست که لعنت بر نامردی که با احساسات یک دختر جوان بازی میکند که یک خانواده را سالها درگیر بیماری روانی دخترشان میکند ، این خانم بیمار مدام وضع روحی روانی ش بدتر میشده تا که می برند در یکی از مراکز بهزیستی غرب تهران بستری میکنند که ساختمانی شبیه هتل دارد اما متاسفانه آفتابه لگن هفت دست ولی خدمات در سطح پایین که در حد شهریه ای که میگیرند نیست ، وزن بیمار 55 کیلو بوده که در این مرکز میشود 85 کیلو که عوارض چاقی ایجاد میکند و نیز دچار عوارض جانبی داروهای اعصاب و روان میشود که بروز علائم پارکینسون در بیمار هست که از لرزش چانه شروع شده به لرزش دست ها میرسد ،وقتی هم که خانواده اش اعتراض به علائم پارکینسون کردند جوابشان این بود که یا باید درمان اسکیزوفرنی را انتخاب کنید یا عوارض پارکینسون. چه استدلالی ! خب بیمار را با شهریه ی بالا در مرکز شما گذاشتند که درمان شود نه اینکه بیماری جسمی دیگری به بیماری اعصاب او اضافه شود متاسفانه این بیمار بدلیل عدم نظارت کافی و تجویز داروهایی که عوارض جانبی برای جسم بیمار ایجاد کرده و تغذیه نادرست و ناکافی که در کنار غذا از سبزی و سالاد خبری نبوده و خواب و بی تحرکی دائمی ، دچار ناراحتی قلبی و تنگی دریچه میترال قلب و اِدِم ریه شده و کارش به بستری در بیمارستان کشید که گفتند باید عمل جراحی قلب باز شود و دریچه ی میترال وی تعویض شود . چرا باید کار به اینجا برسد ؟ چرا بعد از اولین آنژیو ، داروی مخصوص افرادی که آنژیو میشوند برای او تجویز نشده تا از تکرار تنگی رگهای قلب جلوگیری شود و چرا نوع تغذیه وی را تغییری نمیدهند چرا تحرک بدنی او را بیشتر نمیکنند ؟ دکتر روانپزشک مرکز مذکور که از بهزیستی مجوز تاسیس گرفته ، هفته ای یک بار به مرکز سر میزند و مرکز مذکور توسط پرسنل زن اداره میشود و با مریضها مثل اشیاء رفتار میشود و صرفا یک سری کار روتین ، برای انها انجام میدهند و دکتر نیز که هفته ای یکبار با بیماران دالی میکند ، یک ازمایش خون هم چند ماه یک بار می نویسد و همان داروهای قبلی را از نو تجویز میکند بدون اینکه دقت کند ایا داروها عوارض داشته اند یا خیر ! هر چند که عوارض داروها و چاقی بیمار را هم می بینند اما بی تفاوت میگذرند ، از طرفی به بهداشت روانی بیماران توجه نمیشود و رفتارهای تحقیر آمیز با بیماران می کنند که آنها را از آنچه که هستند روانی تر میکند ، تنبیه های غیرمجاز بکار می برند مثل اتاق امن ناامن که نام دیگر آن اتاق فیکس هست که در واقع اتاق شکنجه هست و وضعیت روحی روانی آنها را بدتر میکند . پرسنل با بیماران روانی مثل کودک سه ساله رفتار میکنند با توپ و تشر که حتی خود بیمار میگوید من هر قدر به میل انها رفتار میکنم که بمن توپ و تشر نروند باز هم همان رفتار تند را دارند . انگار جزو ترفندهای شغلی خود میدانند که با کلیه بیماران با توپ و تشر رفتار کنند که از انها بترسند و برده ی مطیع و بی آزاری باشند تا زحمتی برای آنها نداشته باشند و بیماران مثل موشهای آزمایشگاهی در اختیار دانشجویان روانپزشکی هستند که با آزمون و خطا ،دانش خود را افزایش دهند تا بعد که خوب مجرب و کارآزموده شدند بروند برای پولدارها خدمات خود را با احترام به آنها ارائه کنند و این بیماران قشر پایین فقط منبع درامد موسس آن مرکز هستند و سوژه آزمایشگاهی برای دانشجویان رشته روانپزشکی . بیمار در اثر تحقیر و توهین و توپ و تشر ، شخصیت مضمحل بسیار ضعیفی پیدا میکند که باضافه ی عوارض جانبی داروهای اعصاب و روان ، کلا قدرت تفکر و دفاع از خود را هم از دست میدهد البته اگر کسی کمترین قدرت تفکر و دفاع از خود ، برایش باقی مانده باشد با زندانی کردن او در اتاق باصطلاح امن ، آخرین عزت نفس بیمار را هم از او سلب میکنند اتاقی که پنجره ای ندارد و یک تخت در آن هست که پاهای بیمار را به قلاده ای در پایین تخت قلاب میکنند و دستها را هم به طرفین باز کرده و در قلاده های طرفین تخت می بندند و میگذارند یکی دو ساعت در انجا داد و فریاد و جیغ و ناله بکند بعد که حسابی تنبیه و مطیع محض پرسنل مرکز بهزیستی مذکور شد ، او را بیرون میاورند ، و بیماران دیگر که صدای ناله ها و جیغ های او را میشنوند حسابی ترسیده و حساب کار خود را میکنند و از ترس اینکه مبادا انها هم به آن سرنوشت شوم دچار شوند دیگر برده ی محض پرسنل میشوند و حتی از ترس اینکه مبادا نگاهشان به چشم پرسنل بیفتد و آنها ناراحت شوند از اینکه بیمار جرات کرده به آنها نگاه کند ، بیمار سرش را تا ناف پایین می اندازد و این خانم که در ابتدا نام بردم یک قوز گنده در پایین گردنش از پشت بوجود آمده که ناشی از سر خم شدن زیاد هست و نیز بدون پشتی بودن تختهایشان که مثل تخت های بیمارستانی نیست که بتوانند با اهرم بالا بیاورند تا مریض به آن تکیه دهد و از این تختهای معمولی هست با یک بالش زیر سر و در اتاقشان مبل و تکیه گاهی وجود ندارد ، این جریان مرکز بهزیستی مذکور وقتی برملا شد که خانواده ی بیمار به ملاقات وی رفتند و دیدند ، بیمارشان تا چند قدم راه میرود به نفس نفس می افتد و رنگ و رویش زرد هست و چاقی بیش از حد پیدا کرده و قدرت تفکر و تمرکزش خیلی پایین امده بود و دچار علایم پارکینسون شده و چانه اش بشکل دهن کجی ، چپ و راست میشود ، با دیدن این وضع تاب تحمل خانواده طاق میشود و فرزندشان زا از آن مرکز بهزیستی بیرون می برند و دختر وقتی اطمینان خاطر پیدا میکند که به آن جهنم دیگر باز نمیگردد راز اتاق امن و شکنجه ی بیماران ، در آن اتاق را افشاء میکند و خانواده تصمیم میگیرند این موضوع را رسانه ای کنند تا مسئولین امر نظارت بیشتری بر مراکز بهزیستی اعصاب و روان داشته باشند و یک ناظر دائم در این مراکز حضور داشته باشد چون پرسنل این مراکز خیالشان راحت هست که بیمار اعصاب و روان هر چه بگوید کسی باور نمیکند و میگویند دیوانه است اما آیا بتوانند راز اتاق امن ناامن شکنجه گاه خود را پنهان و انکار کنند ایا می توانند بیماریهای جسمی که بعد از یکسال بستری ، به بیمار سالم عارض کردند را هم کتمان و انکار کنند ؟ وقتی بیمار با وزن متعادل وارد مرکز شده اما بعد یک سال بصورت بیمار گونه چاق میشود و مرکز بهزیستی چاق کردن بیمار را امتیاز خود میداند که به خانواده اش بگوید ما به بیمار خوب میرسیم چاق شده اما دیگر نمیگویند فشار خون و چربی خون هم پیدا کرده ، بسختی راه میرود طوری که بعد چند قدم راه رفتن به نفس نفس می افتد و کمرش درد میگیرد ، و در اثر بی تحرکی و دائم خواب بودن دچار لختگی خون میشود و چند بار او را برای آنژیو می برند . ضربان قلب بیمار به 170 میرسد که نشانه ی بیماری هست و لبهای بیمار کبود هست . بیمار اگر دو مثقال عقل و فکر و تمرکز داشت آن را هم از او میگیرند با رفتارهای غیر حرفه ای و ارعاب و ترس و تحقیر و توهین ، تبدیل به آدمی خنگ و برده و مطیع و سر به زیر میشود ، تا پرسنل کمترین زحمتی بابت این بیماران نداشته باشند . مظلوم ترین بیماران همین بیماران اعصاب و روان هستند . چون معلولین جسمی و سالمندان را اجازه میدهند بازدید کنندگان به عیادت آنها بروند اما اینان را نه اجازه میدهند کسی به دیدنشان برود و نه بازدید کننده ای به دیدن آنها میرود چون نگران هستند مبادا بیمار اعصاب و روان به آنها حمله کند ،در حالیکه آنها تحت درمان دارویی هستند و مشکلی ایجاد نمیکنند . بهتر هست برای تعامل آنها با مردم ، فرهنگ سازی شود که هم بازدید کننده ها به دیدنشان بروند و هم خودشان با مردم از نزدیک تعامل پیدا کنند که برای بهبود روحیه ی آنها ، بسیار تاثیر گذار هست .اما متاسفانه آنها را ایزوله میکنند و اجازه نمیدهند حتی خانواده ی انها بروند در بخش و ببینند فرزندشان در کجا زندگی میکند و فقط همان روز اول که برای ثبت نام میروند آنها را می برند اتاقها را نشان میدهند . هنگام ملاقات بیمار هم پرسنل دائم از جلوی درب اتاق ملاقات رژه میروند و آمار میگیرند و وقتی از بیرون از مرکز ، تلفن به آنها میزنند همه مکالمات ضبط شده و بیمار هم از ترس اتاق امن جرات ندارد کلامی به خانواده اش از وضعیت انجا بگوید . حتی گوشی موبایل برای بیمار می برند که با ان سرگرم شود آن را هم از او میگیرند . بعد در اینترنت عکسهای شیک و فانتزی از مرکز خودشان بار گذاری کردند و ساختمان شان را شبیه هتل درست کردند در حالیکه زندان آلکاتراس است . برای دکور و ظاهر سازی جلوی بازرسان و خانواده های بیماران، دو تا اتاق و کارگاه و اتاق ورزش درست کردند که اگر احیانا بازرس آمد بگویند ما این امکانات رو برای بیماران داریم در حالیکه بیمار میگوید هر کلاسی دارند بعد مدت کوتاهی بسته میشود و ورزش هم در حد هواخوری توی حیاط هست که اگر نبود بیماران آنگونه چاق و بدهیکل نمیشدند .

خانواده ی این بیمار میگویند بعد از دیدن وضعیت نامطلوب مرکز امید فردا ، تصمیم گرفتند جای دیگری برای بیمار پیدا کنند که در سرچ گوگل مرکزی بنام پناه دیگر را پیدا کردند که به آنجا مراجعه میکنند ، محل این مرکز بسیار پرت و دور افتاده از شهر هست که حتی رانندگان اسنپ و تپسی حاضر نیستند وارد جاده ی پرت منتهی به این مرکز شوند و اگر کسی بدون ماشین شخصی به این مرکز برود باید ساعتها درب مرکز منتظر بماند تا بلکه آیا اسنپ و تپسی پیدا شود یا نه . بعد از وارد شدن به مرکز ، منشی آن با رفتار بشدت محافظه کارانه ، خانواده ی بیمار را مشکوک به مرکز میکند که مگر اینجا چه اتفاقات پنهان کردنی وجود دارد که اینها اینقدر سکیوریتی و شدیدا امنیتی رفتار میکنند . انگاری می ترسند چیزی از آن مرکز افشاء و عیان بشود و با شدت تمام سعی میکنند مراجعین و ملاقات کنندگان اطلاعاتی از مرکز بدست نیاورند خانواده بیمار به رئیس میگویند که میخواهند مرکز را ببینند تا خیالشان راحت شود بیمار خود را در آنجا بستری میکنند اما رئیس بجای نشان دادن مرکز ، چند تا عکس که در مانیتور ذخیره دارند و متعلق به سالهای قبل هست را بر روی نمایشگر انداخته و میگویند مرکز به این شکل هست .

حدس قریب به یقین این هست که علت این رفتارهای بشدت محافظه کارانه این هست که در مراکز اعصاب و روان به دلیل رفتارهای نامناسبی که با بیماران میکنند ، خیالشان هم راحت هست که به جایی درز پیدا نمیکند چون مخاطبینشان عده ای بیمار اعصاب و روان هست که میتوانند با داروهایی که عوارض خواب آور دارند بیمار را ساکت کنند و فرضا هم اگر چیزی بگوید خانواده اش به حساب بیماری او بگذارند .

باید بر این مراکز نظارتهای اصولی شود روند نگهداری بیمار چک شود که در ابتدای ورود چند کیلو بوده و در چه سطح از بیماری اعصاب و روان بودند و جسم آنها تا چه حد سالم یا بیمار بوده و بعد از چند ماه بستری در این مراکز آیا جسم آنها مبتلا به بیماریهای جسمی شده که قبلا نداشت ، آیا وزنشان بیشتر شده آیا دچار عوارض جانبی داروهای اعصاب و روان شدند ؟ آیا بیماری روحی روانی آنها شدت پیدا کرده و بدتر شده یا بهتر شده . همه ی اینها باید بررسی و نظارت شود و صرفا به وضع ظاهری آن مرکز اکتفا نشود که مثلا چند تا کارگاه دارد یا چه امکاناتی برای بیماران دارند چه بسا از آن کارگاه و امکانات اصلا استفاده نشود و آن امکانات در حد دکور باشد . یا نظارتها در حد چک کردن ملافه های تمیز روی تختها و زمین طی کشیده شده و گلدانهای داخل راهرو و گل و گلکاری درب ورود و گوشه حیاط و وجود بوفه و کافه در گوشه ای از مرکز و سرولباس بیمار خلاصه نشود و به موضوعات اساسی تری پرداخته شود که همانا سلامت جسمی و روحی روانی بیمار هست که چه تفاوتی داشته از زمان ورود و طی چند ماهی که در مرکز بستری بوده ، بدتر شده یا بهتر ؟ حتما داروهای بیمار چک شود که دکتر مرکز به یک بیمار چه داروهایی در بازه زمانی چند ماهه داده و آن داروها چه عوارضی برای بیمار داشته ؟ علائم پارکینسون برای او ایجاد کرده که بدون تغییر دارو ، بیمار رها شده تا آن عارضه لرزیدن چانه و دست و سرو گردن رنج آور را تحمل کند به مصداق آن ضرب المثل که میگوید آمد چشمش را درست کند کورش کرد . و این مراکز که وظیفه شان اصلاح روح و روان بیمار هست بدتر جسم او را هم بیمار میکنند و پاسخشان در برابر این سهل انگاری این هست که اگر میخواهید بیمارتان سلامت اعصاب و روان داشته باشد باید این عوارض را تحمل کنید ! این چه منطق بی منطقی هست که شما جسم بیمار را هم رنجور و دچار عوارض دارویی کنید که مثلا میخواستند روان او را درمان کنید ؟

به امید روزی که مسوولان ،نظارت اصولی و اساسی بر این مراکز داشته باشند . البته امکان کسب خبر از وضعیت بیماران در آن مراکز وجود ندارد چون بیمار با دارو همیشه خواب هست وقتی هم بیدار هست با توسری و توپ و تشر چنان شخصیت حقیر و ترسویی پیدا میکند که جرات حرف زدن ندارد ، هیچوقت نمیتوان نظارت اساسی صد در صدی از انها به عمل آورد . در نهایت بیمار ، یک عمر مثل یک تکه گوشت در آن مراکز زندگی میکند با تحمل انواع و اقسام بیماری های جسمی که در اثر عوارض جانبی داروهای اعصاب و روان به آن مبتلا شده ، یا بدن و جسم او دیگر تاب و توان از دست میدهد و غریبانه می میرد .

با خیر شدیم که بهزیستی نظارتهایش را بر مرکز امید فردا بیشتر کرده و خوشبختانه آن تعداد پرسنل بی مسئولیت از آن مرکز خارج شدند و افراد دیگری جایگزین شدند اما بهتر هست یک مدیر مرد برای این مرکز در نظر گرفته شود که اگر کار کامل به دست زنان سپرده شود قطعا در آن کم و کاستی بوجود خواهد آمد به دلیل اینکه زنها خودشان درگیر زندگی خانوادگی و همسر و فرزندان خود هستند و از نظر روحی روانی و اعصاب ، تاب آوری کمتری دارند و قضاوتهای عجولانه زیاد دارند که روی بیماران بستری در مرکز تاثیر منفی میگذارد مثلا پرسنل زن از رفتار مریضی که مشکل روحی روانی دارد عصبانی میشوند و احساسات شخصی بر آنها غلبه کرده و تاب آوری نمیکنند و درک نمیکنند که با یک مریض اعصاب و روان سروکار دارند نه فرد سالم و سریعا رفتارهای تنبیهی برای مریض اتخاذ میکنند و باعث لطمات روحی روانی حتی جسمی به بیمار میشوند . اما اگر یک مرد مدیر این مراکز باشد و بر رفتار پرسنل زن نظارت داشته باشد اجازه نمیدهد پرسنل زن با احساسات غلیان کرده و عصبانی و رفتارهای تعریف نشده با مریض ها داشته باشند . که این نوع مدیریت در مرکز روان یار واقع در چیتگر اعمال میشود و مدیر مرکز مذکور یک اقای دکتر روانشناس هست که حتی بر رفتار پرسنل زن هم نظارت دارد و نوع غذایی که در مرکز به مریض ها داده میشود که مبادا چاق کننده باشد . که الحمدلله این مریض بیچاره که در مرکز امید فردا آسیبهای زیادی دیده بود به مرکز روان یار منتقل شد و شکر خدا در وضعیت مناسبی به سر می برد . در آخرین ملاقات با بیمار مشاهده شد که تعدادی از مریض ها و پرسنل امید فردا به مرکز روان یار خود را منتقل کرده اند به دلیل شرایط نامناسبی که در مرکز امید فردا حاکم بود بخاطر نظارت ضعیف مدیر مرکز .در ظاهر یک هتل ساخته اند و از مریض ها پول اقامت در هتل میگیرند اما کیفیت کار مراقبت روحی روانی جسمی از مریض در حد یک مسافرخانه درجه دو سه هست اما مرکز روان یار با اینکه کوچک هست اما از کیفیت بالایی برخوردار هست و شهریه ی کمتری هم میگیرد .

امیدوارم تعداد این مراکز تازه تاسیس با کیفیت را بیشتر کنند تا بازار رقابتی ایجاد شود و سایر مراکز کم کیفیت مجبور شوند سطح کیفی خود را بالا ببرند تا مشتریان خود را از دست ندهند .

باز شدن شخص بسته

 

باز شدن شخص بسته

بسم الله الرحمن الرحیم

ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

بقره 74

الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ بقره 156 وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا

اسرا 82

 

و نیز آورده اند اگر کسی را بسته باشند سوره مبارکه مریم را بنویسد و بشوید و بخورد گشاده میگردد انشاءالله تعالی

 

 

آثار و برکات سوره احزاب

 

آثار و برکات سوره احزاب

ایمن شدن و فرو ریختن ترس

در برکات این سوره از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس سوره «سبأ» را بنویسد و بر خود بیاویزد هیچ حیوان و جنبنده آزار دهنده ای به او نزدیک نمی شود و اگر نوشته این سوره را بشوید و از آن بنوشد و مقداری از آن را بر خود بپاشد، اگر از چیزی می ترسد، ایمنی یافته و ترسش می ریزد و اگر صورتش را با آن بشوید نیز ترس و هراسش از بین می رود.

 

فضیلت و خواص سوره احزاب

احزاب سی و سومین سوره قرآن است که مدنی و 73 یه دارد. در فضیلت این سوره از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر که سوره احزاب را قرائت کند و به خانواده اش آموزش دهد از عذاب قبر در امان خواهد بود

امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرموده اند: اگر کسی سوره احزاب را زیاد قرائت کند در روز قیامت در همسایگی و جوار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم خواهد بود

 

آثار و برکات سوره احزاب

خواستگار فراوان می شود

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: اگر سوره احزاب را بر پوست اهویی بنویسند و در ظرف کوچک شیشه ای قرار دهند و در منزل بگذارند، خواستگاران دختر او و خواهران و بستگان او زیاد شوند و میل و رغبت دیگران به دختر زیاد شود هر چند فقیر و درمانده باشد

 برآورده شدن 100 حاجت

عبدالله بن مغیره گوید که از موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که فرمودند: هر کس در تعقیب نماز صبح و مغرب پیش از آنکه برخیزد یا با کسی سخن بگوید آیه 56 این سوره «ان الله و ملائکة...» را بخواند و بعد بگوید:« اللهم صل علی محمدٍالنَبیّ و ذُرّیَتِهِ» خداوند صد حاجتش را برآورده سازد و هفتاد تای آن را در دنیا و سی حاجت در اخرت.

عبدالله گوید پرسیدم معنی صلاة خدا و ملائکه و مومنین چیست؟ فرمودند: صلاة خدا رحمت اوست و صلاة ملائکه ستایش و مدحشان است برای پیامبر و صلاة مومنیت دعاست برای پیامبر و آلش.

از اسرار آل محمد در موضوع صلوات بر پیامبر و آلش چنین آمده: « اللهم صلی علی محمد و آل محمد فی الاولین، و صلی علی محمد و آل محمد فی الاخرین، وصلی علی محمد و آل محمد فی الملا الاعلی و صلی علی محمد و آل محمد فی المرسلین، اللهم اعط محمداً و آل محمد ، الوسیله و الشرف و الفضیله و ادرجة الکبیرة اللهم انی آمنت بمحمد و لم اره فلا تحرمنی یوم القیامه رویته و ارزقنی صحبته و توفنی علی ملته و اسقنی من حوضه مشرباً رویا سائغا هنیئاً لا اظمأ بعده ابداً انک علی کل شیء قدیر، اللهم کما آمنت بمحمد و لم اره فعرفنی فی الجنان وجهه ، اللهم بلّغ روح عنی تحیّة کثیرة و سلاما»

پس کسی که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در هر بامداد سه بار و در هر شامگاه سه بار این چنین صلوات بفرستد تمام گناهان و خطاهایش نابود و محو شود و ایام شادیش تداوم یابد و دعایش مستجاب گردد و به آرزویش برسد و روزیش فراوان شود و بر پیروزی بر دشمن یاری شود و اسباب خیر و نیکی برایش فراهم گردد و در بهشت برین از همنشینان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم باشد